عنوان مقاله :
مفهوم سازي هاي فرهنگي «مرگ» در گويش بختياري زز و ماهرو
پديد آورندگان :
خادمي ، غلامرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات , ابوالحسني چيمه ، زهرا پژوهشكدۀ سمت - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
اجزاي طبيعت زبانشناسي فرهنگي , مرگ , مفهومسازي فرهنگي , گويش بختياري.
چكيده فارسي :
مفهوم سازي هاي فرهنگي شيوۀ تفكر و جهان بيني يك جامعۀ زباني را نسبتبه پديده ها نشان مي دهد. بررسي مفهوم سازي هاباعث شناخت عميق تر فرهنگ مرتبط با آن ها مي شود، تعاملات بين فرهنگي را تسهيل مي كند و سوء تفاهمات فرهنگي را بر طرف مي كند. در اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي،مفهوم سازي هاي فرهنگي »مرگ «در گويش بختياري منطقۀ ززووماهرو در چارچوب زبانشناسي فرهنگي بررسي شده و ريشه هاي فرهنگي آن هاتوصيف شده است.با توجه به سبك زندگي روستايي و عشايري مردم منطقه و تماس آنان با طبيعت، عناصر و پديده هاي طبيعي پايه اي براي مفهوم سازي هاي فرهنگي فراهم مي كنند. جامعۀ آماري شامل پانصد مورد از عبارات، اصطلاحات، مويه ها و ضرب المثل هاي مرتبط با مرگ است كه در اين گويش استفاده مي شود. داده هاي پژوهش از طريق مطالعۀ ميداني و با استفاده از مصاحبه و مشاهده جمعآوري شده است. نتايج تحليل و بررسي داده ها نشان مي دهد كه ريشۀ اين مفهوم سازي هاي فرهنگي در سبك زندگي روستايي و عشايري منطقه، عقايد و باورها، تأثير فيزيولوژيكي عواطف و احساسات مرتبط با مرگ بر اندام هاي بدن انسان و تخيلات و تصورات گويشوران نسبتبه مرگ قرار دارد؛ اين سبك زندگي ايجاب مي كند كه مردم با طبيعت تماس مستقيم داشته باشند؛ ازاين رو، از جنبه هاي خشن، ويرانگر و مخرب طبيعت به عنوان حوزۀ ملموس براي بيان مفهوم انتزاعي »مرگ « استفاده مي كنند؛ مفهوم سازي هاي فرهنگي مرگ بهمنزلۀ »باد شمال، سيل، بهمن، رعد و برق « و يا »خاموش شدن آتش، افتادن ريگ يا افتادن عمود سياه چادر « ناشي از الهام گرفتن از پديده هاي طبيعت و سبك زندگي عشايري است.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني