عنوان مقاله :
پرسش از معناي زندگي و ارتباط آن با رنج هاي انسان
پديد آورندگان :
طولي ، فاروق دانشگاه علوم پزشكي هرمزگان - دانشكده پزشكي - گروه معارف اسلامي , نجاتي ، محمد دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني هرمزگان - دانشكده پزشكي - گروه معارف اسلامي , تقوي ، عباس دانشگاه علوم پزشكي هرمزگان - گروه معارف اسلامي
كليدواژه :
رنج اوليه , رنج ثانويه , رنج روانشناختي , رنج فلسفي , بي معنايي زندگي
چكيده فارسي :
پرسش از معناي زندگي قابل تحليل به چند سؤل عمده است: اول اينكه آيا زندگي معنا دار است و در صورت معناداري، معناي آن ذاتي است؟ در صورت پاسخ مثبت، معناي ذاتي زندگي چيست؟ اما در صورت پاسخ منفي، آيا اموري از سنخ ارزش يا هدف وجود دارند تا به واسطه آنها بتوان زندگي فاقد معنا را معنا دار نمود؟ عمده تكاپوي خداباوران، موحدين و غير موحدين ديندار و فيلسوفان و غير فيلسوفان به يكي از اين وجوه اختصاص يافته است. در مقاله حاضر امور نامطلوب اين جهاني به دو قسم دردها و رنج ها تفكيك شده است. رنج ها نيز خود به دو قسم رنج هاي اوليه قابل علاج و رنج هاي ثانويه غير قابل علاج تقسيم مي شوند. رنج هاي اوليه مشتمل بر دو نوع رنج هاي روانشناختي سهل العلاج و رنج هاي فلسفي صعب العلاج هستند. رنج هاي اوليه، شرط لازم تحقق رنج هاي ثانويه ممتنع العلاج هستند. رنج هاي ثانويه همان رنج هايي هستند كه مسئله بي معنايي و پوچي زندگي را به وجود مي آورند. بر اين اساس اگر شخصي كه دچار رنج هاي ممكن العلاج شده، نتواند به نحو شايسته اي چرايي وجود اين گونه رنج ها در زندگي بشر و رنج كشيدن خويش را تحليل و تبيين نمايد، آنگاه رنج هاي سهمگين و ممتنع العلاج ظهور و بروز خواهند يافت. اين رنج ها نتايجي چون پوچ گرايي، احساس نااميدي و افسردگي و جبر مطلق، بي معنا انگاري زندگي، خودكشي، كفر و الحاد را در پي دارند.