مدل هاي ذهني كارآفرينان برتر ايران: با تاكيد بر موفقيت كارآفرينان نوپا

Mental models of Iranian excellent entrepreneurs: with the emphasis on the success of early stage entrepreneurs

باتوجه به لحظه اي بودن تصميم گيري هاي كارآفرينان، خطاهاي ادراكي و شناختي در فرايند تصميم گيري تاثير زيادي دارند و در نهايت بر شكست و موفقيت كارآفرينان نيز تاثير خواهند داشت. پژوهش حاضر با رويكردي كيفي، با هدف كاهش تجربه شكست در كارآفرينان نوپا و بهبود تصميم گيري هاي كارآفرينانه آنها انجام شده است و به بررسي مدل هاي ذهني كارآفرينان موفق و برتر ملي و همچنين تاثيرات مثبت و منفي خطاهاي ادراكي و شناختي بر تصميم گيري هاي كارآفرينانه آنها خواهد پرداخت. نمونه آماري پژوهش شامل 11 نفر از كارآفرينان موفق و برتر ملي بوده است كه در كارنامه كاري خود حداقل يك تجربه شكست داشته اند. ابزار گردآوري داده ها مصاحبه نيمه ساختاريافته با آنها به صورت حضوري و تلفني بوده است و تجزيه و تحليل داده ها نيز در دو مرحله انجام شده است. در پژوهش حاضر نقش هريك از خطاهاي شناسايي شده در دو مرحله اول چرخه عمر كسب وكار، يعني مرحله ايده پردازي و استارتاپ بررسي شده است. يافته هاي پژوهش نشان داد كه خطاهاي ادراكي و شناختي كارآفرينان در چهار گروه دسته بندي مي شوند كه شامل ويژگي هاي اصلي، خطاهاي تسهيل كننده، خطاهاي مشترك و خطاهاي بازدارنده كارآفريني مي باشند. اين دسته بندي بر اساس تجربياتي كه كارآفرينان از اين خطاها داشتند، تدوين شده است.

The importance of this study is that as decision making in entrepreneurship is instantaneous, cognitive biases will have a direct influence on the decision making process and consequently, on failure and success of the entrepreneurs and their businesses. The current study has been conducted with a qualitative approach and the purpose of reducing the experience of failure in early stage entrepreneurs and enhancing entrepreneurial decision making will study and evaluate the mental models of national excellent entrepreneurs and the positive and the negative effects of cognitive biases on the decision making process of the entrepreneurs. Therefore, it is important to emphasize this issue. Our statistical sample consists of 11 national excellent entrepreneurs who have experienced the failure at least for once. The data collecting tool was semi structured interview with entrepreneurs in person or on the phone. The analysis of data was done in two phases. The role of the biases in the first and the second stage of the business life cycle is studied. Eventually, the result of the study is classifying entrepreneurs’ cognitive biases in four groups including: the main biases, motivators, common biases, and disincentive biases of entrepreneurship. This classification is done based on the experiences of entrepreneurs about cognitive biases.