عنوان مقاله :
رمز عرفاني شانه در شعر فارسي
پديد آورندگان :
عظيم زاده جوادي، فريبا دانشگاه شهيد مدني آذربايجان، تبريز، ايران , قلي زاده، حيدر دانشگاه شهيد مدني آذربايجان، تبريز، ايران
كليدواژه :
شانه , معشوق , عاشق , زلف , دل
چكيده فارسي :
عنصر رمز در ادب فارسي مخصوصا در ادبيات منظوم عرفاني كاربرد فراوان دارد. در واقع رمز، حامل پيامي انتزاعي و روحاني است كه در بستر كلمات رايج پنهان است. رمز، انديشۀ مجرّد عرفاني را عينيّت ميبخشد و دريافتهاي شهودي عارف را از دنياي اسرارآميز عشق، در دايرۀ الفاظ معمول ميگنجاند. بنابراين نياز به تأويل و تفسير دارد. در حوزۀ عرفان، معشوق حقيقي همواره با ويژگيهاي معشوق مجازي همچون زلف و خط و خال به تصوير كشيده شده است. در اين زنجيرۀ معنايي، شانه هم يار ناگسستني زلف محسوب ميشود و داراي معناي رمزي است. شانه از يكسو رمز خود عاشق و دل اوست. يعني رمز عاشقي كه سالكِ زلف خم در خم يار است و در اين راه تمام بلاها را به جان ميخرد تا مشكلات طريقت را هموار سازد و به سرمنزل مقصود راه يابد و از سوي ديگر رمز هدايت و رحمت الهي است. يعني معشوق است كه شانه را وسيلۀ هدايت دلهاي عاشقان قرار ميدهد و با شانه كشيدن بر زلف به دلبري و جلوه گري خويش ميافزايد و گره از كار دل هاي عاشق گرفتار در پيچ و خم زلفش بر ميگشايد. با رمزگشاني از شانه در شعر فارسي و كاركرد دوگانۀ آن در معناي رمزي و نسبتش با زلف هستي ميتوان پارهاي از مبهمات ادبي و عرفاني را گره گشايي كرد.
چكيده لاتين :
No abstract
عنوان نشريه :
پژوهشنامه عرفان