ترسيم نقشه علمي و تحليل بروندادهاي نظريه‌هاي معنايي در پايگاه اسكوپوس

سابقه و هدف: نظريه ‌هاي معنايي به دليل ماهيت ويژه و نوع نگاهي كه به محتوا و معناي پيام داشتند، در بسياري از علوم از جمله فلسفه، رايانه، روانشناسي، زبان‌شناسي و علوم كتابداري و اطلاع‌رساني كاربرد پيدا كردند. اين پژوهش با هدف بررسي مدارك منتشر شده و همچنين ترسيم و تحليل ساختار نقشه علمي بروندادهاي نظريه ‌هاي معنابخشي و معناشناختي از طريق تحليل هم‌رخدادي واژگان در پايگاه اسكوپوس انجام شده است. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر، به لحاظ هدف كاربردي و از جهت نوع توصيفي مي ‌باشد. اين بررسي با رويكردي علم‌سنجي به مطالعه و ارزيابي توليدات علمي بين‌المللي مرتبط با نظريه ‌هاي معنابخشي و معناشناختي انجام شده و جامعه ‌ي آماري آن تمام مقالات منتشر شده و مرتبط با اين حوزه مي‌ باشد. يافته‌ها: بر اساس داده ‌هاي به‌ دست ‌آمده از پايگاه اسكوپوس، نقشه ‌ي علمي اين حوزه ترسيم و مشخص شد كه ساختار علمي نظريه ‌هاي معنايي از چهار خوشه‌ ي موضوعي اصلي تشكيل شده است؛ واژگان معنا، مديريت، مصاحبه و دانش‌ آموز از اصلي‌ ترين واژگان اين حوزه به شمار مي ‌روند. در اين حوزه انتشار بروندادهاي علمي روندي رو به رشد داشته و كشورهاي آمريكا، انگلستان و استراليا بيشترين توليدات علمي و دانشگاه ساسكس و آكسفورد از كشور انگلستان بيشترين برونداد را در اين حوزه داشته‌اند. نتيجه‌گيري: اين پژوهش ضمن بيان روابط مهم واژگاني، افراد و سازمان ‌هاي برتر و همچنين رشد و نوع برون دادهاي اين حوزه، پركابردترين و پرمراجعه‌ ترين حوزه ‌هاي موضوعي نظريه ‌هاي معنايي را نيز نشان داد. همچنين در كاربرد نظريه معنايي و به ‌طور كلي معنا در حوزه ‌هاي مختلف علوم، همبستگي وجود نداشت و شكاف‌ هايي در ساختار علمي اين حوزه مشاهده شد.