سياستگذاري مطلوب مهاجرت و حضور مهاجرين افغان در ج.ا.ا

مكاتب اجتماعي ، اقتصادي و سياسي بر تاثير دوگانه مثبت و يا منفي مهاجرت و دياسپورا بر اقتصاد و امنيت كشور مبداء و مقصد ، اجماع و نگاهي تك ساحتي را در خصوص حضور مهاجرين براي كشورهاي مقصد ، مردود مي شمارند از طرفي تاكيد مكاتب مذكور ، حضور مهاجرين و جامعه دياسپوريك به عنوان يكي از عوامل توسعه كشور مقصد است به طوريكه بسياري از آنها بر يكي از نحله هاي جديد توسعه يعني توسعه دياسپورا محور در كشورهاي در حال توسعه اعتقاد دارند . در اين راستا ، حضور مهاجرين افغان كه اكثراً دياسپوراي كار را تشكيل مي دهند يكي از دغدغه هاي ااقتصادي - اجتماعي ج.ا.ا در دهه هاي اخير بوده كه چهره تهديد/ فرصتي براي سياست هاي اجتماعي كشور به دنبال خواهد داشت. بنابراين و به مانند بسياري از كشورهاي مهاجر پذير در دنيا كه مهاجرت و دياسپورا را مهندسي مي نمايند ، نياز به خط مشي گذاري مطلوب در خصوص بحران مهاجرين افغان در كشور و استفاده مطلوب از اين ظرفيت ، ضرورتي انكار ناپذير است . اين تحقيق علاوه بر مباني مستدل نظري در خصوص ظرفيتهاي مهاجرين افغان كه در ادامه مطالعات مرتبط با حوزه پژوهشي محقق در خصوص دياسپورا و جوامع دياسپوريك قرار دارد ، ضمن تبارشناسي سياستگذاري مهاجرت در صدد تبيين و تفسير عرصه هاي تهديد/ فرصت گونه مهاجرين افغان در ساختارهاي اجتماعي / اقتصادي ج.ا.ا است .روش شناسي اين پژوهش بر مبناي مكاتب اقتصاد سياسي و جامعه شناسي دياسپورا و روش تحقيق نيز تحليلي/ توصيفي مي باشد.