شماره ركورد :
1278207
عنوان مقاله :
مقايسه اثرهاي محيط‌زيستي در چرخه حيات سناريوهاي دفع مواد زايد جامد شهري (مطالعه موردي: شهرستان بابل)
پديد آورندگان :
نبي بيدهندي ، غلامرضا دانشگاه تهران - دانشكده محيط‌زيست، پرديس دانشكده‌ فني - گروه مهندسي محيط‌زيست , ربيعي ابيانه ، مريم دانشگاه تهران، پرديس بين المللي كيش - گروه مهندسي محيط‌زيست , حسن زاده مقيمي ، اميد دانشگاه تهران، پرديس بين المللي كيش - گروه مهندسي محيط‌زيست
از صفحه :
85
تا صفحه :
98
كليدواژه :
مديريت مواد زايد جامد , ارزيابي چرخه حيات , مدل IWM-2 , گازهاي گلخانه‌اي , بابل
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: امروزه توليد انواع مواد زايد جامد شهري و بروز انواع ناسازگاري هاي محيط زيستي مربوط به آنها، مديريت پسماندهاي شهري را با مشكل هاي زيادي در زمينه دفع آنها مواجه ساخته است. دفع پسماندها شامل آلاينده هاي مختلف كه هر روز بر ميزان و تنوع آنها افزوده مي شود، افزون بر نياز به مديريت واحد و اصولي، مي بايست به روشي انجام شود كه كمترين خسارتها را بر محيط زيست وارد سازد. ارزيابي چرخه حيات يك ابزار ارزشمند به منظور برنامه ريزي مديريت جامع پسماند از منظر محيط زيستي است كه جنبه ها و پيامدهاي نهفته محيطزيستي را از مرحله جمع آوري تا دفن پسماند در بر مي گيرد. بنابراين كاربرد اين روش، مي تواند نقش بسزايي در كاهش و حل مشكلات مديريت پسماند ايفا كند. هدف از انجام اين مطالعه، ارزيابي چرخه حيات سناريوهاي مختلف سامانه پردازش و دفن مواد زايد جامد در شهرستان بابل، به منظور انتخاب سازگارترين گزينه با محيط زيست مي باشد.مواد و  روش ها: ابتدا ويژگي هاي كمي و كيفي مواد زايد جامد توليدي و روش دفع كنوني آنها در شهرستان بابل، مورد بررسي قرار گرفت. سپس، از نتايج حاصل براي ارزيابي چرخه حيات شش سناريوي مختلف مديريت پسماند شامل تركيب چهار روش دفع به صورت كمپوست، بازيافت، زباله سوزي بهمراه استحصال انرژي و دفن، استفاده شد. سياهه نويسي چرخه حيات با كمك مدل IWM2 صورت گرفت. در نهايت، نتايج به دست آمده از سياهه نويسي به دو طبقه اثر شامل مصرف انرژي و انتشار گازهاي گلخانه اي اختصاص يافت.نتايج و بحث: يافته ها نشان داد روزانه حدود 250 تن مواد زايد جامد شهري از سطح شهرستان بابل جمع آوري مي شود. زايدات توليدي توسط ماشين هاي حمل پسماند به ايستگاه انتقال برده شده و از آنجا با تريلرهاي مخصوص به مركز دفن پسماند شهرداري بابل، منتقل مي شوند. درصد بالايي از تركيب مواد زايد جامد شهري بابل را پسماندهاي غذايي تشكيل مي دهند ( ۶5.3 درصد). نتايج حاصل از ارزيابي اثرهاي محيط زيستي مشخص كرد كه با افزايش سهم كمپوست و بازيافت در سناريوي چهارم به ميزان ۶0 و 20 درصد، در مقايسه با سناريوي پايه شامل 4۶ درصد كمپوست و 10 درصد بازيافت، از مقدار پسماندهاي ورودي به محل دفن كاسته شده و بنابراين ميزان انرژي مصرفي جهت دفن پسماندها نيز كاهش مي يابد. اگرچه پردازش دوباره مواد بازيافتي انرژي بيشتري مصرف مي كند، اما افزايش مقدار نسبت جانشيني مواد خام سبب جبران بيشتر انرژي شده و انرژي مصرفي خالص را كاهش مي دهد. همچنين در اين سناريو، با توجه به افزايش مقدار مواد جهت بازيافت و باز استفاده و همچنين جلوگيري از انتشارات ناشي از توليد مواد اوليه، ميزان انتشار گازهاي گلخانه اي ( CH4 ،CO2 و NOx ) نيز به طور قابل توجهي كاهش پيدا مي كند.نتيجه گيري: براساس نتايج حاصل، مؤثرترين روش در كاهش بار محيط زيستي، تهيه كمپوست از بخش آلي زايدات مي باشد. به طوريكه با اجراي سناريوي چهارم (كمپوست ۶0 درصد + بازيافت 20 درصد + دفن 20 درصد) انتشار گازهاي گلخانه اي و انرژي مصرفي به ترتيب به ميزان 54 و 19 درصد، نسبت به سناريوي پايه، كاهش پيدا خواهد كرد. با توجه به اينكه درصد بالايي از تركيب مواد زايد جامد شهري بابل را پسماندهاي فسادپذير تشكيل مي دهند، افزايش نرخ كمپوست مي تواند گزينه مناسبي به منظور مديريت بهينه زايدات در اين شهرستان باشد و نقش مهمي در كاهش بار آلايندگي گازهاي گلخانه اي و نيز مصرف انرژي، ايفا كند.
عنوان نشريه :
علوم محيطي
عنوان نشريه :
علوم محيطي
لينک به اين مدرک :
بازگشت