عنوان مقاله :
پايش تغييرات كاربري زمين و پيش بيني روند زماني ـ مكاني آن در شهرستان همدان
پديد آورندگان :
شفيعي ثابت ، ناصر دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم زمين - گروه جغرافياي انساني و آمايش , فيض بابايي چشمه سفيدي ، فرانك دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم زمين - گروه جغرافياي انساني و آمايش
كليدواژه :
مدل سلولهاي خودكار , مدل زنجيره ماركوف , كلاس كاربري زمين , طبقهبندي تصاوير , آشكارسازي تغييرات
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تغييرات كاربري زمين پديده اي است كه در كشورهاي درحال توسعه در حال گسترش است و داراي پيامدهاي محيطي اكولوژيك منفي در محيط است. در اين راستا، دسترسي به اطلاعات به روزرساني شده در زمينه تغييرات كاربري زمين براي تحليل انواع نيازمندي هاي سكونتگاه هاي انساني و اتخاذ سياستهاي مناسب براي اطمينان از آينده ضروري است . بررسي گذشته ، حال و پيش بيني كاربري زمين در آينده داراي جايگاه بنيادين در تصميم گيري ها و سياستگذاري هاي برنامه ريزان كاربري زمين است. در اين پژوهش ، هدف ، مطالعه كاربري زمين و تغييرات آن در طول سال هاي 1993 ، 2004 و 2019 بوده است. همچنين، شناسايي چگونگي تغييرات كاربري زمين در شهرستان همدان و شبيه سازي و آينده نگري كاربري زمين و تغييرات آن بوسيله مدل CAMARKOV در سال 2050 است .مواد و روش ها: در اين پژوهش درآغاز، پس از دريافت تصويرهاي ماهواره اي سنجنده هاي TM , ETM و OLI ، مرحله هاي پيش پردازش در برگيرنده انواع تصحيح هاي راديومتريك و هندسي روي تصويرها انجام شد. سپس با استفاده از نمونه هاي تعليمي و نرم افزار گوگل ارث و با استفاده از الگوريتم ماشين بردار پشتيبان، طبقه بندي تصويرهاي ماهواره اي انجام شد. براين مبنا، تفكيك كاربري هاي منطقه به چهار كلاس همچون: كاربري مسكوني و غيرمسكوني ، زمين هاي باير و مرتع هاي فقير، زمين هاي باغي و زراعت آبي، كوهستاني و مرتع دسته بندي شد. پس از آشكارسازي كاربري زمين و تغييرات آن، به پيش بيني روند اين تغييرات با استفاده از مدل سلول هاي خودكار و زنجيره ماركوف به دليل توانايي بالا در تشخيص تغييرات مؤلفه مكاني - فضايي، در سال 2050 پرداخته شد .نتايج و بحث: نتايج مطالعه حاضر بيانگر آن است كه باگذشت زمان، رشد و توسعه شهرنشيني در اين كلان شهر سبب گسترش بافت فيزيكي شهر در اين منطقه شده، بدين صورت كه در ابتداي دوره مطالعه در سال 1993 مساحت كاربري مسكوني و غيرمسكوني ميزان 8 / 0 درصد از مجموع منطقه را در برگرفته است . درصورتي كه در انتهاي دوره يعني در سال 2019 اين ميزان به 1 / 2 درصد مساحت كل منطقه رسيده است. مطالعه تغييرات كاربري نشان داد كه از سال 1993 تا 2004 ، ميزان 2 / 0 درصد به ميزان كاربري هاي مسكوني و غيرمسكوني افزوده شد ه است. بيشترين افزايش مساحت كاربري بعدي مربوط به زمين هاي باير و مرتع هاي بسيار فقير بوده كه مساحت آنها معادل / 49 درصد در سال 2004 شده است. كاربري زمين هاي باغي و زراعت آبي به همراه كاربري كوهستاني، ازجمله كاربري هايي بوده اند كه در سال 2004 نسبت به سال 1993 به ترتيب برابر 2 / 1 و 5 / 1 درصد كاهش مساحت داشته اند. اين روند باگذشت زمان ادامه داشته به گونه اي كه مساحت كاربري ساخت و ساز مسكوني و غيرمسكوني و زمين هاي باير روندي افزايشي داشته؛ و در سال 2019 به ترتيب معادل 1 / 1 و 4 / 2 درصد به مساحت اين كاربري ها افزوده شده است. سرانجام، مي توان گفت باگذشت زمان از سال 1993 تا 2019 كاربري زمين هاي باغي و زراعي، كوهستاني و مرتع به كاربري هاي ساخت و ساز مسكوني و غيرمسكوني و زمين هاي باير تبديل شده اند. تبديل زمين هاي كشاورزي پيامدهايي منفي در آينده منطقه خواهد داشت كه بايد براي كاهش پيامدهاي منفي اين تغييرات در آينده كارهاي مناسبي بوسيله برنامه ريزان و سياست گذاران انجام شود .نتيجه گيري : در اين پژوهش ، آشكار شد مدل سلول هاي خودكار و زنجيره ماركوف داراي توانايي بالايي در پيش بيني تغييرات كاربري زمين در آينده است. همچنين، بيشترين افزايش مساحت كاربري مربوط به كاربري ساخت و ساز مسكوني و غيرمسكوني و زمين هاي باير بوده و كاربري هاي ديگر مانند زمين هاي باغي و زراعت آبي، زمين هاي كوهستاني و مرتع مساحت شان كاهش يافته است. بنابراين، شايسته است كه برنامه ريزان همواره رشد شتابان شهري را در آينده در راستاي انجام هرچه مناسب تر برنامه ريزي هاي خود در نظر گيرند .