توسعه هوش مصنوعي فازي و مدل برنامه ريزي چند هدفه براي بهينه سازي پورتفوي شركت هاي سرمايه گذاري

هدايت درست و تخصيص بهينه منابعِ مالي سبب افزايش توليد و رشد ناخالص ملي، ايجاد شغل و افزايش رفاه عمومي مي‏شود. پژوهش حاضر با هدف ارايه يك استراتژي سرمايه گذاري تلاش مي كند مسير پيشرفت شركت سرمايه گذار را در بازارهاي مالي هموار كند. بنابراين، پژوهش پيش رو را مي توان از نظر هدف كاربردي دانست. همچنين با توجه به اينكه در تحقيق حاضر از مدل رياضي ، مدلسازي، هوش مصنوعي و ... بهره گرفته شده و بهينه سازي پورتفوي شركت سرمايه گذار را با مدل پيشنهادي مورد ارزيابي قرار ميدهد، لذا از نوع تحقيقات كمي و توصيفي مي باشد. اين پژوهش عملكرد مدل پيشنهادي را در سه حالت: شركت سرمايه گذار محتاط، ميانه رو و ريسك‌پذير ارزيابي نمود. نتايج به‏دست آمده نشان داد كه براي هر سه حالت، استراتژيِ ارايه شده به طور قابل توجهي بهتر از شاخص بازار و ساير استراتژي‏هاي پيشين عمل مي‏كند.در پايانِ دوره سرمايه گذاري، پورتفوي ريسك‌پذير نسبت به ساير پورتفوي ها از ارزش بالاتري برخوردار بود. از سوي ديگر، پورتفوي محتاط، بازدهِ پايدار و باثبات تري كسب كرده است.اين نتايج آشكار نمود كه برنامه ريزي فازي ارائه شده قادر است خصوصيات و تمايلات شركت سرمايه گذار را در تركيب پورتفوي منعكس كند.