عنوان مقاله :
مخاطرات هيدرومورفوتكتونيك و لرزهخيزي منطقۀ بدخشان افغانستان
پديد آورندگان :
محمدي ، خديجه دانشگاه تهران - دانشكدۀ جغرافيا - گروه جغرافياي طبيعي , مقيمي ، ابراهيم دانشگاه تهران - دانشكدۀ جغرافيا - گروه جغرافياي طبيعي , زارع ، مهدي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي , يماني ، مجتبي دانشگاه تهران - دانشكدۀ جغرافيا - گروه جغرافياي طبيعي , مجرب ، مسعود دانشگاه تهران - دانشكدۀ فني - شركت بنيان زمين پايدار
كليدواژه :
افغانستان , بدخشان , لرزهخيزي , مخاطرات , هيدرومورفوتكتونيك
چكيده فارسي :
فعاليتهاي تكتونيكي (زمينلرزه) از مهمترين علل تغييرات لندفرمي محسوب ميشود. هدف اين پژوهش، بررسي شواهد هيدرومورفولوژيك، هيدرومورفوتكتونيك، لرزهخيزي و مخاطرات مربوط به آنها در منطقۀ بدخشان در شمال شرق افغانستان است. زون بدخشان يكي از ساختارهاي مهم لرزهخيز افغانستان است. زلزلههاي بزرگ و كوچك در مقياس تاريخي و دستگاهي در پهنۀ زمينشناسي در اين منطقه رخ داده و بهصورت پيچيده زمين بدخشان را قطعهقطعه كرده است. در اين پژوهش با استفاده از شاخصهاي مورفوتكتونيكي و كاتالوگ لرزهخيزي با هدف مخاطرهشناسي و تكتونيك فعال بررسي شد. در ابتدا از تصاوير ماهوارۀ لندست 8 و كوئيكبرد و نرمافزارهاي گلوبال مپر، GIS و تصاوير SRTM با قدرت تفكيك 12.5 متر استفاده شد. براي محاسبۀ مورفوتكتونيك از شاخصهاي ژئومورفيك T و Hiاستفاده شد. سپس كاتالوگ لرزهخيزي با بهروزرساني سالهاي 20212011 و آمار EMME تهيه شد. در نهايت نقشۀ مخاطرات لرزهخيزي طبقهبندي شد. نتايج بهدستآمده نشان داد كه براساس شواهد بصري، شبكۀ زهكشي مستطيلي و همراستا با جهت گسلهاست. روندهاي 140.040 و 180 درجه فراوانترين روند آبراههها هستند. از نظر مورفوتكتونيك، نواحي شرق، جنوب و شمال منطقه با توجه به لندفرمهاي كوهستاني تا ارتفاع 7400 متر و شواهد اشكال مثلثي در خط مبنا، موازي با خطوط گسل است. بيشترين فعاليت تكتونيكي و كجشدگي نيز بهسمت غرب است. 54.48 درصد مساحت منطقه در طبقۀ 60004000 متر قرار دارد. بيشترين فراواني گسلهاي فرعي و گسلهاي اصلي (اندرآب، بدخشان، چمن، دروازه) نيز در اين طبقه جاي گرفته است. روند اصلي تنش (s1) با سازوكار شيبلغز از نوع نرمال و داراي امتداد جنوب به شمال است. دو روند ساختاري 060 و 070 درجه، داراي سازوكار امتدادلغز چپگرد و راستگرد است و نيروي واردشده از سوي جنوب را به مناطق شرقي و غربي منتقل ميكند. روندهاي شرقي غربي داراي سازوكار شيبلغز محض از نوع معكوس است. نقشۀ فراواني آبراههها يك زون خردشده در شرق بدخشان را نشان ميدهد كه مورفولوژي و سيستم هيدروليكي منطقه را بهشدت تحت كنترل خود دارد و نشاندهندۀ ارتباط مستقيم لرزهخيزي، مورفولوژي و هيدرولوژي است. براساس اين دادهها، نوآوري پژوهش اين است كه كجشدگي و نامتقارن بودن حوضههاي آبريز و تراكم كانون زلزلههاي با بزرگاي چهار و بيشتر، دو روند شرقي غربي و شمال شرقي جنوب غربي خلاف جهت سه گسل اصلي را نشان ميدهد و احتمال وجود دو گسل جديد يا ناشناخته را تأييد ميكند. از نتايج ديگر اين پژوهش ميتوان به تعيين نقاط مستعد پرخطر و وجود گسلهاي جديد براي راهبردسازي توسعۀ شهري و عمراني از نظر لرزهخيزي و مورفوتكتونيك در آينده استفاده كرد.
عنوان نشريه :
مديريت مخاطرات محيطي
عنوان نشريه :
مديريت مخاطرات محيطي