شناسايي عوامل مؤثر بر تروماي سازماني و سكوت سازماني با ميانجيگري هوش هيجاني مديران

زمينه و هدف: نظريه تروماي سازماني يكي از جديدترين مباحث در حوزه سازماني است كه به بررسي تأثير ضربه‌هاي روحي و رواني وارده بر سازمان و آثار آن بر كاركرد فردي و سازماني مي‌پردازد. هر سازمان با ويژگي‌هاي خاصي كه دارند در معرض تروماي سازماني قرار مي‌گيرند. پژوهش حاضر با هدف شناسايي عوامل مؤثر بر تروماي سازماني و سكوت سازماني با توجه به نقش ميانجي هوش هيجاني مديران انجام پذيرفت.روش‌شناسي: روش مطالعه از نوع توصيفي و كيفي است كه در دو مرحله كتابخانه‌اي و دلفي انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از ادبيات پژوهش، مولفه‌هاي تروماي سازماني، سكوت سازماني و هوش هيجاني شناسايي شدند و سپس بر مبناي آن چارچوب مفهومي پيشنهادي به‌دست آمد. جامعه آماري شامل اساتيد دانشگاه و مديران و كارشناسان خبره منابع انساني در شركت‌هاي تابعه بانك ملت است و از روش نمونه‌گيري هدف‌مند استفاده شده است.يافته‌ها: تمامي گويه‌ها معني‌دار هستند و عوامل: ساختار، فناوري، محيط، افراد، اهداف و اخلاقيات در تروماي سازماني؛ عوامل اجتماعي، سازماني، شخصيتي، مديريتي در سكوت سازماني و عوامل خودآگاهي، مديريت روابط، خودمديريتي و آگاهي اجتماعي در هوش هيجاني بيش‌ترين توافق رو دارند.نتيجه‌گيري: پيامدهاي حاصل از تروماي سازماني، اثرات تخريبي زيادي بر سازمان‌ها و به‌ويژه سرمايه‌هاي انساني مي‌گذارد كه ماحصل آن به‌صورت سكوت سازماني تجلي مي‌يابد. به‌طور كلي مي‌توان گفت: توجه به هوش هيجاني مي‌تواند پيامدهاي مثبتي مانند رضايت و عملكرد داشته باشد و از پيامدهاي منفي مانند تروماي سازماني و سكوت سازماني جلوگيري مي‌كند.