بازشناسي ابعاد بسترآفرين طرح رود كارون به مثابۀ برند موثر كلانشهر اهواز

امروزه بر اثر جهاني شدن اقتصاد و سياليت سرمايه‌ها، رقابت‌پذير نمودن كلانشهرها از جمله مهم‌ترين راهبردهاي حياتي محسوب مي‌گردد. در اين چارچوب، برندآفريني مبتني بر قابليت‌هاي محيطي، از جمله بهره‌گيري بهينه از بنياد جغرافيايي رودهاي شهري، براي مثال شهرهاي لندن و پاريس، از جمله راهكارهاي بنيادي در جهت دستيابي به اين مهم مطرح مي‎باشد. اما مسئله اين پژوهش آن است كه كلانشهر اهواز نتوانسته است از رود كارون به مثابۀ برندي موثر در راستاي جذب مشتريان، گردشگران، سرمايه گذاران، شركت‌هاي جهاني و براي به دست آوردن بازارهاي هدف با توجه به قابليت‌هاي آن استفادۀ بهينه نمايد؛ كه منطقاً جهت واكاوي موضوع مي‌بايد به ريشه‌ها توجه نمود. لذا پژوهش حاضر، در راستاي دستيابي به اين هدف با پيروي از رويكردي اكتشافي و با بهره‌گيري از روشي توصيفي تحليلي مبتني بر مطالعات كتابخانه اي و اسنادي به تحقيق پرداخت؛ كه در انجام آن از روش كيفي نظريۀ داده بنياد (گراندد تئوري) و تحليل محتوا بهره گرفته شده است. ابزار انجام پژوهش، نرم‌افزار MAXQDA مي‌باشد. بر مبناي يافته‌هاي تحقيق كه در تلفيق با ارائۀ پيشنهاداتي به صورتي توام انجام يافت، شرايط زمينه‌اي و مداخله‌گر از شرايط مناسبي برخوردار نبوده و لذا در جهت دستيابي به رود كارون به مثابۀ برند موثر كلانشهر اهواز و مزاياي مترتب بر آن، نياز به راهبردهاي چهارگانه‌اي شامل اقدامات لازم و فوري، اقدامات شهرسازي و معماري، اقدامات اجتماعي و فرهنگي و اقدامات مختص آبراه كارون مي‌باشد.