عنوان مقاله :
بررسي و تحليل ردپاي چشم رنگي يا غيرسياه در ادبيات فارسي
عنوان به زبان ديگر :
Analyzing traces of colored or non-black eye in Persian literature
پديد آورندگان :
كرمي، محمدحسين دانشگاه شيراز، شيراز، ايران
كليدواژه :
چشم سياه , چشم كبود , چشم آبي , زرقا , چشم نيلوفري , چشم رنگي
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين عناصر زيباييشناسي در شعر كهنسال فارسي نوع نگاه به بدن است. شايد بتوان چشم را مهمترين عنصر زيبايي در شعر فارسي دانست، بهطوريكه نميشود از زيبايي آدمي سخن گفت و از چشم نام نبرد. بديهي است كه يكي از مهمترين عوامل زيبايي چشم انسان، رنگ آن است. ضمن بررسي و جستوجوي فراوان در پهنهي چشمگير ادبيات و بهويژه شعر فارسي، متوجه ميشويم كه تا قرن يازدهم هجري رنگ چشم خوبرويان همواره سياه و بهندرت سبز، آبي يا قهوهاي است و رنگ موها نيز تقريباً همهجا سياه است و خيلي كم به مواردي از موي زرد، طلايي يا قرمز اشاره شده. ماهيت اين پژوهش نگرشي زمانمند (chronological) را ميطلبد؛ زيرا نگرش به چشم بهعنوان يكي از مهمترين عناصر زيباييشناسي سنتي و تغيير نگرش در آن، بيش از همه تابع زمان و تحولات ناشي از آن بوده است؛ بنابراين سعي شده اين موضوع با ترتيب تاريخي در شعر فارسي بررسي شود و با دقت و وسواس ردپاي چشم غيرسياه در شعر فارسي گرفته و مهمترين مواردي كه در شعر شاعران بزرگ آمده است، تا حد امكان استخراج شود. برداشت از متون ديني و بهويژه قرآن كريم و تفاسير در تعيين معيارهاي زيبايي و نوع نگاه به چشم بسيار مؤثر بوده است. علاوهبراين بررسي دقيق نشان ميدهد كه: اولاً تا قرن يازدهم هجري يا از چشم رنگي يعني سبز، كبود و فيروزهاي ذكري نشده يا از همان تعداد اندكي كه ذكر شده، بهجز سه مورد در ناحيهي آذربايجان همگي بار منفي دارد؛ يعني براي توصيف چشم دشمنان يا خوك، ديو و اژدها به كار رفته است. ثانياً، دلايل متعددي چون تفسير متون ديني، جغرافيا و توجه شاعران به عناصر غالب در شعر و تجربههاي شخصي در بيتوجهي و يا نگاه منفي به چشم رنگي مؤثر بوده است.
چكيده لاتين :
no abstract