عنوان مقاله :
طرح شيعه از علم دين
پديد آورندگان :
محمودي، محمدهادي پژوهشكدهي امام خميني و انقلاب اسلامي، تهران، ايران , پازوكي، شهرام مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، تهران، ايران
كليدواژه :
تشيع , علم , احياء علوم دين , حقيقت علم , شبه علم
چكيده فارسي :
مسئلهي علم در بسياري متون متقدم و متأخر شيعه، مسئلهاي محوري است، تا آنجا كه ميتوان گفت شيعه طرحي خاص خويش از علم دارد. منظور از «طرح علم» اينجا مجموعه مباحثي است كه علم را تعريف ميكند، علم حقيقي را از شبهعلم متمايز ميكند، غرض و منفعت از آن را معين ميسازد و آن را معرف حقيقت آدمي قرار ميدهد. پرداختن به طرح علم سنت پيوستهاي در تاريخ اسلام به ويژه در تصوف دارد كه مشهورترين نمونهي آن كتاب «احياء علوم دين» غزالي است. چنين آثاري همواره حقيقت علم را در معرض خطر فراموشي و تحريف از سوي دانشمندان زمانه ديده و كوشيدهاند نشان دهند كه علم حقيقي چيزي وراي اشتغال رسمي به علوم و الفاظ و مفاهيم آنها است، نحوهي وجود دانشمند است كه همچون احوال و اخلاق و رفتار او جلوهگر ميشود. در اين مقاله نشان دادهايم كه علماء متقدم و متأخر شيعه آثار مشابه مهم و برجستهاي در بحث از طرح علم دارند و به آن همچون مسئلهاي اساسي براي شيعه مينگريستند، تا آنجا كه ميتوان در كنار تشيع فقهي به مفهومي چون تشيع علمي قائل شد. گرچه روش اين مقاله تحليلي است نه تاريخي، عمق و گسترهي اين مباحث در متون شيعه، احتمال گسترش مباحث مربوط به علم را در تصوف از ناحيهي اين متون شيعي برجسته ميكند، به ويژه كه بعضي علماء متأخر شيعه نيز بر آبشخور شيعي مباحث كتابي چون «احياء علوم دين» تأكيد كردهاند.
تازه هاي تحقيق
مسئله علم در بسياري متون متقدم و متأخر شيعه، مسئلهاي محوري است، تا آنجا كه ميتوان گفت: شيعه طرحي خاص خويش از علم دارد. منظور از «طرح علم» در اينجا مجموعه مباحثي است كه علم را تعريف ميكند، علم حقيقي را از شبهعلم متمايز ميسازد، غرض و منفعت از آن را معيّن ميگرداند و آن را معرّف حقيقت آدمي قرار ميدهد. توجه به طرح علم سنت پيوستهاي در تاريخ اسلام، به ويژه در تصوف است كه مشهورترين نمونه آن كتاب احياء علوم الدين غزالي است. چنين آثاري همواره حقيقت علم را در معرض خطر فراموشي و تحريف از سوي دانشمندان زمانه ديده و كوشيدهاند نشان دهند كه علم حقيقي چيزي وراي اشتغال رسمي به علوم و الفاظ و مفاهيم آنها و نحوه وجودي دانشمند است كه همچون احوال و اخلاق و رفتار او جلوهگر ميشود. علماي متقدم و متأخر شيعه هم آثار مشابه مهم و برجستهاي در بحث از طرح علم دارند و به آن همچون مسئلهاي اساسي براي شيعه نگريستهاند، تا آنجا كه ميتوان در كنار «تشيع فقهي» به مفهومي همچون «تشيع علمي» قايل شد و كساني همچون علامه طباطبائي، ملاصدار و فيض كاشاني و كتابي همچون الكافي را نماينده آن دانست. گرچه روش اين مقاله تحليلي است نه تاريخي، اما عمق و گستره اين مباحث در متون شيعه، احتمال گسترش مباحث مربوط به علم را در تصوف از ناحيه اين متون شيعي برجسته ميسازد، به ويژه آنكه بعضي علماي متأخر شيعه نيز بر آبشخور شيعي مباحث كتابي همچون احياء علوم الدين تأكيد كردهاند.
چكيده لاتين :
no abstract