عنوان مقاله :
واكاوي؛ نقش شيعيان مهاجر ايراني در ايجاد صلح بين دولت هاي شيعه دكن (1098 – 895 ق)
پديد آورندگان :
موسوي، هاشم دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ، اصفهان، ايران , چلونگر، محمدعلي دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ، اصفهان، ايران
كليدواژه :
شيعيان مهاجر ايراني , صلح , امنيت , دولت هاي شيعه , دكن
چكيده فارسي :
همزمان با تشكيل دولتهاي شيعه عادلشاهي، نظامشاهي و قطبشاهي، مهاجرت ايرانيان شيعه به جنوب هند جديتر شد؛ حكام شيعه دكن به مهاجران ايراني بهمنظور تثبيت حاكميت شيعي و تحكيم مباني و ترويج مذهب تشيع و نيز دفاع از آن در برابر دولتهاي غيرشيعي، نياز داشتند. اين مهاجرت موجب تحولاتي در زمينه فعاليتهاي سياسي و اجتماعي همسو با سياستهاي مذهبي و خارجي اين دولتها شد و جنوب هند به منطقهاي امن براي ساكنان اين نواحي تبديل گرديد. مقاله حاضر با رويكرد «توصيفي - تحليلي» و بر پايه مطالعات كتابخانهاي در پي واكاوي و تحليل تكاپوهاي شيعيان مهاجر ايراني در ايجاد صلح ميان دولتهاي شيعه دكن بوده و به اين پرسش پاسخ ميدهد كه: هدف شيعيان ايراني از ايجاد صلح بين دولتهاي شيعه دكن چه بوده است؟ يافتههاي پژوهش حاكي از آن است كه شيعيان نخبه مهاجر ايراني با درك شرايط ويژه و خطرات احتمالي، به عنوان سفيران صلح نزد ديگر حكام شيعه دكن در صدد نزديكي حكومتهاي شيعه و نيز اتحاد آنان در برابر حكومتهاي غيرشيعه، بهويژه اهل سنت برآمدند و بدينسان، با ايجاد قدرتي متحد و تشكيل سپر دفاعي مانع ابتلاي آنان به جنگهاي طولاني شدند. دستاورد مهم اين صلح برخورداري مردم مناطق تحت حاكميت دولتهاي شيعه دكن از امنيت اجتماعي بود. همچنين ايرانيان با انجام اين مأموريت بهدنبال تثبيت و تقويت حكومت شيعي بر محور آموزههاي مذهب تشيع بودند تا بدينوسيله از فروپاشي حكومت شيعيان در منطقه دكن جلوگيري كنند.
تازه هاي تحقيق
از آغاز تأسيس دولتهاي شيعه دكن، نه تنها دولت مركزي گوركاني، بلكه دولتهاي همسايه، نظير بريد شاهيان، عماد شاهيان، بهادر گجراتي و حتي حكومت هندو مذهب رام راج در ويجانگر به آنان به چشم رقيب خطرناك مينگريستند و از هر فرصتي براي سرنگوني آنان استفاده ميكردند. دولتهاي شيعه براي مقابله با اين خطر نيازمند شيعيان مهاجر ايراني بودند؛ زيرا آنان كه از طبقات بالاي جامعه ايراني بودند، با استفاده از تجربيات اداري، ديواني و نظاميِ كسب شده از مدت حضور خود در ايران، به خوبي ميتوانستند از عهده اين مهم برآيند. ايرانيان شيعه كه از يك سو، محل اعتماد حكام شيعه دكن بودند و از سوي ديگر به خوبي قادر به درك موقعيت حساس دولتهاي شيعه در مقابل همسايگان غيرشيعه بودند، بهترين راه را براي افزايش قدرت اين دولتها و ماندگاري آنان بر مسند حاكميت ايجاد صلح با قدرتهاي همسايه دانستند.
ايرانيان در پي ايجاد صلح، از دو منظر به موفقيت نايل آمدند: نخست آنكه مأموريت آنان در مصاف دولتهاي شيعه در مواجهه با دولتهاي غيرشيعه منجر به تثبيت حاكميت شيعيان در اين مناطق گرديد. توضيح آنكه در صورت عدم فعاليت ايرانيان در اين زمينه و در عين حال، وجود محدوديتها براي دولتهاي شيعه در مقابل همسايگان غيرشيعي، فرصت خدماترساني براي ساكنان مناطق تحت حاكميت از سوي اين دولتها با دشواريهايي مواجه ميشد و اين امر در بلندمدت موجب نارضايتي مردم ميگرديد. دولتهاي شيعه از فرصت صلح براي اختصاص زمان و انرژي در زمينههايي كه در آن دچار ضعف بودند، بهره بردند و اين مسئله به ميزان چشمگيري مرهون سياستهاي اتخاذي از سوي شيعيان ايراني دربار دكن بود. از جهاتي نيز اين اقدام موجب آشنايي و گرايش مردم اين نواحي به مذهب تشيع گرديد؛ زيرا با حكومت طولاني دولتهاي شيعه و حمايت آنان از مباني تشيع، فرصت مناسبي براي شيعيان بهمنظور تبليغ آموزههاي تشيع بهدست داد.
از منظر ديگر نيز انعقاد صلح توسط ايرانيان از ابتلاي جامعه دكن به درگيري
و نابسامانيهاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و به ويژه اقتصاديِ برآمده از جنگهاي متمادي جلوگيري كرد. در اين دوره بسياري از دولتهاي همسايه عليه حكام شيعي
دست به توطئه زدند و در پي ايجاد اتحادي عليه آنان بودند كه اين موضوع با درايت ايرانيان ناكام ماند و حتي گاهي ايرانيان تا بدانجا در مأموريت خويش موفق عمل نمودند كه دشمني بين دولتهاي شيعه را به دوستي تبديل نمودند و با ايجاد روابط سببي بين حكام دولتهاي شيعه از طريق ازدواجهاي سياسي، موفق به تزريق شادي در بين ساكنان اين نواحي گرديدند.
ناگفته پيداست كه امنيت حاصل از مأموريت ايرانيان در ايجاد صلح، به رفاه اقتصادي و توسعه كسب و كار در منطقه دكن انجاميد و بدين سان، زيرساختهاي اقتصادي و توليد براي آنان فراهم گرديد. ايرانيان با ايجاد صلح بين دولتهاي شيعه، بخش قابلتوجهي از قدرت و توان اين دولتها را كه در جدال با يكديگر صرف ميشد، به اين امر اختصاص دادند و با امنكردن راههاي تجاري موجب افزايش راندمان تجارت و نيز بهبود كيفيت زندگي اقتصادي مردم اين نواحي گرديدند. درواقع شيعيان ايراني با تلاش خود از ابتلاي مردم نواحي دكن به فقر و گرسنگي جلوگيري كردند. بايد دانست كه وقتي امنيت باشد سرمايه انساني خود به خود از زيرزمينها و خزانهها بيرون ميآيد كه اين خود موجبات رفاه اقتصادي اهالي را فراهم ميآورد و در مقابل، همين كه صداي تفنگي بلند شود سرمايه و اقتصاد به زيرزمين ميخزد.
چكيده لاتين :
no abstract