شماره ركورد :
1278603
عنوان مقاله :
سكوت علي بن ابيطالب (ع) بعد از رحلت پيامبر (ص) از ديدگاه حكيم ترمذي و سيد حيدرآملي
پديد آورندگان :
موسوي، جواد دانشگاه فردوسي - دانشكده الهيات و معارف اسلامي، مشهد، ايران , سيد موسوي، حسين دانشگاه فردوسي - دانشكده الهيات و معارف اسلامي، مشهد، ايران , اكرمي، ايوب دانشگاه فردوسي - دانشكده الهيات و معارف اسلامي، مشهد، ايران
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
151
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
172
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
امامت , جانشيني پيامبر (ص) , شجاعت , قدرت , عجز , الرد علي الرافضة , سكوت اميرالمؤمنين (ع)
چكيده فارسي :
امامت و جانشيني پيامبر9‌ از ديرباز محل منازعه كلامي بين شيعه و سني بوده است. در اين ميان، سكوت اميرالمؤمنين7‌در مواجهه با ابوبكر و پرهيز ايشان از قيام مسلحانه از دليل‌هايي است كه اهل سنت به نفع خود به كار مي‌گيرند. حكيم ترمذي در قرن سوم هجري قمري با تكيه‌ بر همين دليل، ‌ رديه‌اي بر ديدگاه شيعه نگاشته است. او سكوت اميرالمؤمنين7 در برابر ابوبكر را نشانه رضايت ايشان مي‌داند و قيام نكردن ايشان در عين برخورداري از قدرت و شجاعت را دليل مشروع دانستن خلافت ابوبكر مي‌داند. پس از او سيد حيدر آملي در قرن هشتم هجري قمري، دليل حكيم ترمذي را در رساله‌اي به‌نقد ‌كشيده است. او با رويكرد كلامي، به معناشناسي شجاعت و قدرت مي‌پردازد و اثبات مي‌كند كه سكوت اميرالمؤمنين7 از روي رضايت نبوده است. نگارنده در اين مقاله، مدعاي حكيم ترمذي را نقد و بررسي كرده و پاسخ سيد حيدر آملي درباره معناشناسي شجاعت، تهور، جُبن، قدرت و عجز را تقرير نموده؛ و به نقد استدلال حكيم ترمذي در رساله «الرد علي الرافضة» ‌پرداخته و در نتيجه روشن ساخته است كه سكوت امام منافاتي با اصل قدرت و اصل شجاعت امام ندارد. تازه هاي تحقيق حكيم ترمذي سكوت نهايي اميرالمؤمنين7 در برابر ابوبكر را نشانه رضايت ايشان مي‌داند و قيام نكردن ايشان را در عين برخورداري از شجاعت و قدرت، به معناي مشروع دانستن خلافت ابوبكر برمي‌شمارد. فرض حكيم ترمذي بر اساس مباني اشاعره است. اين مفاهيم در انديشه و مبناي سيد حيدر آملي متفاوت و ناسازگار با مباني اشاعره است. نادرستي مفاهيم به‌كاررفته در ماده قياس اقتراني حكيم ترمذي با وجود صحت شرايط كلي قياس شكل اول به كار رفته در استدلال او، موجب نتيجه‌گيري نادرست وي شده است. آملي با رد اين مباني، مفاهيم محل نزاع را بازتعريف مي‌كند. حاصل بحث آن مي‌شود كه امام قادر است بر آنچه مي‌تواند و عاجز است از آنچه نمي‌تواند و اين حالت، با توجه به نظريه «اعتدال اخلاقي» نقص نيست و رذيلت به شمار نمي‌آيد، بلكه فضيلت است و هركس آن را رذيلت بشمارد تصور درستي از مفاهيم «فضيلت» «رذيلت»، «قدرت» و «عجز» ندارد، اگرچه با تصور درست و شايسته از اين مفاهيم اصلاً چنين سخني را نخواهد گفت.[1] (آملي، 1393، ص‌292) آملي مي‌گويد: امام تكليف ندارد با همه عالم بجنگد، بلكه به ميزان قدرت و تمكّن مكلف است، نه بيشتر و نه كمتر. اين وضعيت - آن‌گونه كه برخي گمان كرده‌اند - مستلزم سلب قدرت نيست، بلكه مستلزم ثبوت قدرت و حصول شجاعت است (آملي، 1393، ص‌291)؛ زيرا عاجز بودن در موضعي و عاجز نبودن در موضعي ديگر، به‌طور مطلق منافي قدرت نيست، بلكه منافي قدرت در عين همان موضع است. (آملي، 1393، ص‌291) چون قدرت متقدم بر فعل است، فرض عرضي بودن قدرت و مقارنت با فعل پذيرفتي نيست. منازع طرف اشاعره را گرفته و با فرض عرضي بودن قدرت و مقارنت آن با فعل، عجز را متصور نمي‌داند؛ زيرا درصورتي‌كه قدرت را كيفيتي عرضي بدانيم، ترك فعل را نمي‌توان تصور كرد، و اگر كسي را قادر بدانيم هيچ‌گاه تصور قادر نبودن بر او صدق نخواهد كرد، درحالي‌كه علاوه بر دلايل نقلي مخالف اين ديدگاه، تعريف صحيح «قدرت» و مفاهيم وابسته به محل تنازع، تصور نادرست را از بين مي‌برد و پاسخ صحيح را روشن مي‌كند. آملي بر اساس همين تعاريف صحيح مي‌گويد: «قدرت دادن به امام بر خداوند واجب است؛ اما از جهت نصرت و ياوري و مساعدت بر خداوند واجب نيست، بلكه بر خلق واجب است.»[2] (آملي، 1393، ص‌293) شايسته توجه است كه علاوه بر رويكرد كلامي به مسئله سكوت امام علي7 كه در اين مقاله به آن پرداخته شد، پژوهشگران در رويكردهاي نقلي - تحليلي فرمايش‌هاي حضرت7 در نهج‌البلاغه، چرايي سكوت حضرت را اين‌گونه برشمرده‌اند: حفظ اتحاد مسلمانان و نبود تفرقه در بين ايشان؛ ترس از ارتداد و بازگشت نومسلمانان به كفر؛ زوال دين و از بين رفتن زحمات طاقت‌فرساي پيامبر و مسلمانان، نداشتن يار و ياوري كه حضرت را در به دست آوردن حقش ياري كند؛ بروز جنگ‌هاي داخلي و در نتيجه ريختن خون مسلمانان؛ مساعد نبودن افكار عمومي براي پذيرش حضرت علي7 در مسند خلافت؛ وجود كينه‌هاي قديمي و مقاومت صاحبان آنها با حضرت علي7. (سيد موسوي، 1379، ص‌70)
چكيده لاتين :
no abstract
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
شيعه شناسي
فايل PDF :
8612991
لينک به اين مدرک :
بازگشت