عنوان مقاله :
طراحي الگوي كارآمدي فرهنگي معلمان دورة ابتدايي مبتني بر پداگوژي برخوردار از ربط فرهنگي
عنوان به زبان ديگر :
Designing a Cultural Efficiency Model for Elementary School Teachers based on Culturally Relevant Pedagogy
پديد آورندگان :
ابراهيمي، زينب دانشگاه تربيت مدرس - گروه علوم تربيتي , مهرمحمدي، محمود دانشگاه تربيت مدرس - گروه علوم تربيتي , صادقي، عليرضا دانشگاه علامه طباطبائي - گروه برنامه ريزي درسي , نوروزي، دكتر اميد دانشگاه واگنينگن، هلند - گروه تكنولوژي آموزشي
كليدواژه :
فرهنگ , پداگوژي , پداگوژي برخوردار از ربط فرهنگي , كارآمدي فرهنگي , معلم
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر طراحي الگوي كارآمدي فرهنگي معلمان ابتدايي برمبناي پداگوژي برخوردار از ربط فرهنگي است. بهمنظور دستيابي به اين هدف از رويكرد كيفي و روش پژوهش خود زيستنگاري استفاده شده است. جامعه پژوهش همۀ معلمان دورۀ ابتدايي ايراني بودند كه با روش نمونهگيري هدفمند و بر اساس اشباع نظري يافتهها، ده نفر از آنان با حداكثر تنوع فرهنگي ممكن بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري دادهها روايتهاي خود زيستنگاري معلمان ايراني و روش تجزيهوتحليل دادهها نيز تحليل موضوعي كيفي بود. يافتههاي اين پژوهش نشان دادند كه كارآمدي فرهنگي معلمان دورۀ ابتدايي داراي ابعاد دانشي (شامل دانش پداگوژيكي و دانش از دانشآموزان)، نگرشي (شامل نگرش نسبت به تنوع فرهنگي، نگرش نسبت به ساخت دانش، نگرش نسبت به پيشرفت دانشآموزان و نگرش نسبت به شناخت از دانشآموزان) و عملكردي (شامل تأمل، ساخت رابطه معنادار و اقدامات پداگوژيكي در راستاي پيشرفت عاطفي، پيشرفت تحصيلي، صلاحيت فرهنگي و آگاهي سياسي-اجتماعي دانشآموزان) است. همۀ ابعاد متأثر از يكديگرند. معلمان كارآمد ايراني متناسب با هر موقعيت يكي از اين اقدامات پداگوژيكي را در اولويت قرار ميدهند و اقداماتي متنوع را در راستاي رشد عاطفي دانشآموزان انجام ميدهند. رشد عاطفي دانش آموزان دو هدف مهم را پي ميگيرد: اول افزايش رشد عاطفي دانشآموزان نسبت به تنوع فرهنگي، دوم رشد عاطفي درجهت پيشرفت تحصيلي. اين اقدامات محدود به كلاس درس نيست و معطوف به ساير دانشآموزان، خانوادههاي آنها و ساير همكاران در خارج از كلاس درس نيز ميشود.
چكيده لاتين :
Being an efficient educator is a virtue that includes the notion of cultural efficiency as well. To assess the extent to which Iranian teachers/educators are culturally efficient a model is needed by which different components of this construct are clearly defined. To design such a model a group of ten elementary school teachers with maximum cultural diversity was selected and then asked to write autobiographies to be put to content analyses. Results show three intertwined and mutually interactive dimensions to the concept: knowledge (pedagogic and student related), attitudes (towards cultural diversity, construction of knowledge, and students), and performance (reflection, pedagogic initiatives aimed at affective and academic achievement, cultural competency, and socio-political awareness among students). Iranian efficient teachers, depending on the situation, prioritize one of these pedagogic initiatives in order to promote students’ affective development in both areas of cultural diversity and academic achievement. Such initiatives are not limited to the classroom, as they are aimed at other students and their families, and colleagues.
عنوان نشريه :
تعليم و تربيت