كليدواژه :
فرهنگ , آموزش , زباهنگ , زباهنگ آموزشي , الگوي SPEAKING هايمز , برچسبزني
چكيده فارسي :
تعامل افرادي مانند مديران، معلمان، والدين و دانشآموزان با يكديگر نقش مهمي در ارتقاي اهداف عالي آموزش ايفا ميكند. فرهنگ تعليم و تربيت در محيط آموزشي وابسته به چگونگي استفادۀ از زبان مورد استفاده توسط متوليان آموزشي در تعامل با دانش آموزان ميباشد كه در شكلدهي و تغيير باورهاي آنان حائز اهميت است. بنابراين، با بررسي و شناسايي زباهنگ (زبان + فرهنگ)هاي آموزشي ميتوان به فرهنگ غالب در اين محيطها پي برد. اين پژوهش از نوع توصيفي و كيفي است و بر آن است تا با فرهنگكاوي زبان متوليان آموزشي در محيط آموزشي و كلاسهاي درسي از نظام فكري و فرهنگي آنان در برخورد با دانش آموزان آگاه شود و تفكرات و ديدگاه آنان را در قالب بازخوردهايي كه ميدهند، ارزيابي كند. بنابراين، نگارندگان بهمنظور ارزيابي زباهنگهاي آموزشي، 400 گفتمان طبيعي 23 مدير، 52 معلم، 100 دانش آموز و 100 نفر از والدين اين دانش آموزان را از طريق بررسي زباهنگ برچسبزني و در پرتو الگوي SPEAKING هايمز (1967) مدنظر قرار دادهاند. نتايج پژوهش نشان ميدهد اين زباهنگها با اهدافي مانند تعريف و تمجيد، سرزنش و تحقير، نصيحت، ايجاد انگيزۀ مثبت، تأمين خواسته، حفظ قدرت و سلطه، تهديد و ايجاد ترس در دانشآموز استفاده ميشوند و نشاندهندۀ فرهنگ غيرمستقيمگويي، جمعگرايي، شرممحوري، كلنگري و اغراقافزودۀ ايرانيان ميباشند. با آگاهكردن متوليان آموزشي نسبت به تأثيرات اين زباهنگها ميتوان در جهت مهندسي گفتمان آنان در ارائۀ بازخورد مناسب به دانش آموزان گام برداشته و شاهد ارتقاي كيفيت يادگيري بود.
چكيده لاتين :
The verbal interaction among students, teachers, parents, and school administrators plays a significant role in achieving educational goals as the language used in educational settings while mirroring the dominant educational culture, functions as an important tool in shaping and reshaping their beliefs. Thus, the culture language in any educational setting needs to be studied in order to identify the dominant culture. To this end, 400 natural conversations among 23 administrators, 52 teachers, 100 students, and 100 parents were reviewed and labeled according to the SPEAKING model. Results show that the used language is indicative of certain features of Iranian culture such as indirectness, collectivism, being shame oriented, holism, and added exaggeration are being exploited in pursuing goals such as complementing and admiration, blaming and demeaning, advice giving, motivating, wish fulfillment, power and domination maintenance, and threating in relation to the students. By informing educational staff of these features and their applications they can be helped in improving their language when giving feedback to students.