عنوان مقاله :
تجربه زيسته ذينفعان نظام آموزشي در زلزله سرپل ذهاب از برنامه درسي اجرا شده در شرايط بحراني
عنوان به زبان ديگر :
Lived Experiences of a Group of Students, Teachers, and Principals with the Post-Earthquake Implemented Curriculum in Sarpol-e Zahab
پديد آورندگان :
قادري، علي دانشگاه فردوسي مشهد , مهرام، بهروز دانشگاه فردوسي مشهد - گروه مطالعات برنامه درسي و آموزش , نوغاني دخت بهمني، محسن دانشگاه فردوسي مشهد - گروه علوم اجتماعي , سعيدي رضواني، محمود دانشگاه فردوسي مشهد - گروه مطالعات برنامه درسي و آموزش , كرمي، مرتضي دانشگاه فردوسي مشهد - گروه مطالعات برنامه درسي و آموزش
كليدواژه :
بحران , زلزله , تغيير برنامهدرسي , پديدارشناسي , برنامهدرسي مبتني بر بحران
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زيسته ذي نفعان زلزله زده شهر سر پل ذهاب در مواجهه با برنامه درسي اجرا شده در شرايط پس از بحران زلزله و با روش پديدارشناسي انجام شده است. عناصر نهگانه برنامه درسي فرانسيس كلاين، مبناي تعيين چارچوب كلي گرد آوري داده ها از طريق مصاحبه قرار گرفته است. طي اين فرايند، با 25 ذي نفع و دست اندر كار نظام آموزشي شامل مدير، معلم و دانش آموز مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته انجام شده است. مصاحبه ها پس از پياده سازي با ساير داده ها تلفيق و به روش تفسيري تحليل شدند. پس از آن مضامين، مقوله ها و مفاهيم مرتبط با برنامه درسي از آنها استخراج شدند. به منظور اعتباربخشي داده ها از روش مرور با مشاركت كنندگان و به منظور اعتباربخشي تحليلها از روش مرور همگنان استفاده شده است. نتيجه تحليل داده ها حاكي از آن بود كه با در نظر داشتن رويكرد انطباق متقابل، برنامه درسي در شرايط زلزله از جهات گوناگون دچار تغييراتي شده است، هر چند ميزان اين تغييرات براي همه عناصر يكسان نبوده است. در ميان عناصر نهگانه، فعاليتهاي يادگيري دانش آموزان، بيش از ساير عناصر، دستخوش تغيير و تاثيرپذيري از شرايط پيراموني شده است، به طوري كه ضمن ايجاد وقفه در فرايندهاي تحصيلي ايشان، زمينه گرايش به منابع و روش هاي غيررسمي يادگيري افزايش يافته است. نتيجه كلي آنكه برنامه درسي مي تواند به مثابه ابزاري كارآمد در خدمت مديريت بحران قرار گيرد و به بازگشت سريع تر جامعه زلزله زده به شرايط عادي از طريق نظام آموزشي كمك كند، اما نبود آمادگي لازم در اين نظام و نداشتن پيش بينيهاي لازم براي شيوه سازگار كردن و اجراي برنامه درسي در شرايط بحران، مشكلات ناشي از بحران را تشديد مي كند.
چكيده لاتين :
To learn curricular lessons from the crisis situation that followed the recent quake in the city of Sarpol-e Zahab, the lived experiences of a group of 25 students, teachers, and principals with the implemented curriculum were sought through semi-structured interviews. The questions asked the interviewees are based on the Francis Klein’s 9 curricular elements. The given answers were validated with the help of participants and then analyzed with the help of a peer group. Results show that the curriculum was subjected to many alterations given the circumstances, although the extent of alteration differs in different areas. From among the ennead elements of the curriculum, students’ learning activities seems to have suffered the most alteration due to the environmental conditions. In addition to the occurred delays and stoppages in the academic processes, there was an increase in the usage of unofficial learning materials and methods. Although curriculum can function as a useful tool in crisis management, the absence of adequate planning and preparation further intensified the crisis.
عنوان نشريه :
تعليم و تربيت