عنوان مقاله :
آماتوريسم به مثابه كنشي اخلاقي و سياسي در موسيقي: نگاهي به تحليل نشانه شناختي موسيقي در آثار رولان بارت
عنوان به زبان ديگر :
Amateurism as a Moral and Political Act in Music A Look at the Semiotic Analysis of Music by Roland Barthes
پديد آورندگان :
شله چي، محمد دانشگاه تهران - دانشكدۀ هنرهاي نمايشي و موسيقي - پرديس هنرهاي زيبا - گروه موسيقي، تهران، ايران , نقره چي، حسام دانشگاه سوربون نوول، پاريس
كليدواژه :
آواز رمانتيك , آماتوريسم , بارت , پيانو , شومان , شوبرت , نابهنگام , رولان بارت
چكيده فارسي :
اين مقاله به بررسي مسئلۀ تحليل نشانهشناختي موسيقي از منظر رولان بارت ميپردازد. تحليل نشانهشناختي موسيقي به اين دشواري بر ميخورد كه موسيقي نظامي نشانهاي نيست. دلالت، كه مسئلۀ اصلي نشانهشناسي است در موسيقي غايب است. بررسي بارت از موسيقي دستآوردهاي مهمي براي موسيقي و نشانهشناسي دارد، زيرا از طرفي اين رويكرد به تحليل بديعي از موسيقي منجر ميشود و از طرف ديگر توان نشانهشناسي را در بررسي توليدات هنري را گسترش ميدهد. اما هرچند بارت نشانهشناس است، چيزي به عنوان نشانهشناسي موسيقي به شكل مجزا در آثار او وجود ندارد. اين پژوهش تلاش ميكند با توجه به تفكر رولان بارت و بحثهاي او دربارۀ موسيقي، عناصر اصلي نوعي نشانهشناسي موسيقي مبتني بر تفكر بارت را توضيح دهد. ما براي بررسي اين مسئله از شاخههاي مختلف علوم انساني همچون فلسفه، روانكاوي و علوم اجتماعي ياري گرفتهايم همچنين اين مقاله با استفاده از منابع كتابخانه اي با رويكرد توصيفي تحليلي نگاشته شده است. بارت براي بررسي موسيقي از دو مفهوم آماتوريسم و نا به هنگام استفاده ميكند كه در اين مقاله شرح داده ميشوند. از خلال اين بررسيها پژوهش حاضر سعي دارد مسئلۀ جدايي بين هنر مدرن و جامعه را بازانديشي كند. با برجسته كردن مسئلۀ بدن از طريق تحليل موسيقي ميتوان با كمك تفكر بارت راه برونرفتي از اين جدايي يافت كه نه به معني بازگشت به گذشته باشد و نه پافشاري بر منطق مدرن است. اگر موسيقي را از عالم ايده هاي ناب جدا كنيم و آن را با بدن پيوند زنيم، مي توانيم به نوعي منطق جسماني هنر دست يابيم كه با توجه به يافته ها، بارت از آن به عنوان نيرويي براي رهاشدن از هنر نخبه گراي مدرن، بدون افتادن در دام تكرار كليشه ها و
باورهاي جمعي استفاده مي كرد.
چكيده لاتين :
This paper explores the issue of semiotic analysis of music from the perspective of Roland Barthes. The semiotic analysis of music turns out to be difficult because music is not a symbolic system. Signification, which is the main subject of semiotics, is not present in music. Barthes’s semiotic study of music has important achievements for music and semiotics because, first, this approach leads to an innovative analysis of music, and second, it expands the possibilities of semiotics in the study of artistic productions. We have drawn on various branches of the humanities, such as philosophy, psychoanalysis, and the social sciences, to explore this topic. Moreover, this paper has been written using bibliographic sources with a descriptive-analytical approach. Roland Barthes focuses his musical analysis on the works of Schumann and Schubert. Barthes uses the two concepts of dilettantism and the untimely to examine the music described in this article. Through these studies, this study attempts to rethink the issue of the separation between modern art and society. By highlighting the issue of the body through the analysis of music, Barthes finds a way out of this separation that is neither a return to the past nor an insistence on modern logic. By separating music from the world of pure ideas and connecting it to the body, we can achieve a kind of “physical logic of art” that we find Barthes uses as a force to break away from modern elitist art without falling into the trap of repeating stereotypes and collective beliefs.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي هنر و ادبيات