الگوي خلق ارزش در شركت ملي صنايع مس ايران

اين مطالعه با روش تركيبي ‌به كشف الگوي خلق ارزش در شركت ملي صنايع مس ايران پرداخته است. براي اين منظور، ‌در بخش كيفي از روش داده‌بنياد نظام‌مند و مصاحبه با 10 نفر از خبرگان تجربي و اجرايي آشنا با خلق ارزش براي ارائه ‌مدل مفهومي ‌استفاده شد. در بخش كمي، با توزيع پرسشنامه بين 183 نفر از مديران و كارشناسان تصميم‌گيرنده در شركت ملي صنايع مس ايران و تحليل اطلاعات جمع آوري شده با ‌نرم افزار اسمارت پي‌ال‌اس، اعتبارسنجي مدل انجام شد. مدل شامل مقوله محوري (خلق ارزش)، شرايط علّي (ويژگي‌هاي ذاتي، ويژگي‌هاي رابطه‌اي با واحدهاي كسب‌وكار، ويژگي‌هاي ساختاري و كاركردي و ويژگي‌هاي سبد كسب‌وكار)، شرايط زمينه (مديريت زنجيره تأمين، مديريت سيستم‌ها و روش‌ها، مديريت منابع و مديريت چشم‌اندازها و ارزش‌ها)، شرايط مداخله‌گر (وضعيت اقتصادي ايران، قوانين و مقررات ملي و بين‌المللي و مادرهاي رقيب)، راهبردها (نفوذخودمدرانه، توسعه بنگاه، نفوذ وظيفه‌اي و خدماتي، نفوذ ارتباطي و تركيبي از راهبردها) و پيامدها (تخصيص بهتر منابع، فرمول‌بندي راهبردهاي ارزش‌آفرين، كنترل مديريت عملكرد و متمايزسازي) است. نتايج ‌برآورد ‌مدل حاكي از اثر مثبت و معنادار ‌مقوله‌هاي علّي بر مقوله محوري، مقوله محوري بر راهبردها، مقوله زمينه‌اي بر راهبردها، مقوله مداخله‌اي بر راهبردها و راهبردها بر پيامدها و در نتيجه اثر مثبت و معنادار كليه متغيرهاي يادشده بر خلق ارزش در شركت ملي صنايع مس ايران است. بنابراين، شركت ملي صنايع مس ايران مي‌تواند از مؤلفه‌هاي مطرح ‌در مدل ارائه شده براي اتخاذ بهترين راهبرد استفاده نمايد.