تحليل رويكرد راهبردي بن‌سلمان درقبال شيعيان و چالش‌هاي امنيتي دفاعي جبهه مقاومت

تعميق چالش ميان عربستان سعودي و جبهه مقاومت شيعيان را مي‌توان از ‌مهم‌ترين چالش‌هاي موجود خاورميانه در دوران پسا داعش قلمداد نمود. اين مسئله با ظهور محمد‌بن‌سلمان و خصومت نهان و عيان وي درقبال شيعيان به‌ويژه در مواردي همچون جنگ يمن، توطئه عليه دولت‌هاي عراق و سوريه و تشديد جنگ سرد عليه جمهوري اسلامي ايران نمود يافته و خاورميانه را علناً به كانون نخست بحران‌هاي امنيتي مبدل نموده است. در اين مقاله، نويسندگان تلاش خود را صرف طراحي مدل راهبردي محمد‌بن‌سلمان در دوران شكست دونالد ترامپ (به‌مثابه يكي از قدرتمندترين و ‌مهم‌ترين حامي بن‌سلمان) درقبال شيعيان نموده‌اند. روش تحقيق مبتني‌بر آميخته اكتشافي (كيفي – كمي) است. جامعه آماري مقاله حاضر مبتني‌بر مصاحبه با اساتيد، نخبگان و پژوهشگران حوزه علوم سياسي، مطالعات منطقه‌اي، روابط بين‌الملل و ژئوپليتيك بوده است كه با استفاده از روش گلوله برفي تا رسيدن به اشباع نظري با 20 خبره، مصاحبه عميق انجام و در بخش كمي، براي سنجش مدل، پرسشنامه محقق‌ساخته اي با روش نمونه گيري خوشه اي نسبي بين 60 نفر از نمونه ها توزيع شد. روايي پرسشنامه با روش صوري و محتوايي و پايايي آن با روش آلفاي كرونباخ مورد تأييد قرار گرفت. داده ها با روش تحليل عاملي اكتشافي و تأييدي با نرم‌افزارهاي SPSS و AMOSتحليل شد. نتايج بخش كيفي حاكي از آن بوده كه مدل راهبردي بن‌سلمان درقبال شيعيان به‌ويژه در دوراني كه دونالد ترامپ در انتخابات دوره دوم رياست‌جمهوري امريكا با شكست مواجه شد، داراي 16 بعد به شرح ذيل مي‌باشد: شرايط علي (1. تشديد تروريسم، 2. تشديد فعاليت‌هاي جاسوسي، 3. تشديد جنگ نيابتي)؛ شرايط زمينه اي (4. تأكيدبر پان‌عربيسم، 5. تلاش براي ائتلاف با رژيم صهيونيستي، 6. تلاش براي تشكيل ناتوي عربي)؛ شرايط مداخله اي (7.  توسعه قرادادهاي تسليحاتي، 8. شيعه‌هراسي، 9. جنگ رواني وسيع)؛ راهبردي (10. بهبود روابط با قطر، 11. تلاش براي انزواي ايران، 12. جلب رضايت عمان براي پيوستن به سعودي‌ها، 13. تلاش براي نفوذ مجدد در عراق) و  پيامد ( 14. تشديد ميليتاريزم در خليج‌فارس، 15. تشديد ناامني‌ها در غرب آسيا و 16. تشديد تقابل‌گرايي‌هاي وهابيسم شيعيسم) است. نتايج بخش كمي نشان داد كه تمامي ابعاد مدل پارادايمي پژوهش، تأييد شدند.