خريد راهبردي خدمات سلامت بيماريهاي قلبي عروقي: با روش ديماتل

مقدمه: خريد راهبردي به عنوان يكي از استراتژي اصلي براي رسيدن به اهداف پوشش همگاني سلامت و مهار هزينه ها در نظام سلامت شناخته شده است. از اينرو مطالعه با هدف تعيين عوامل موثر بر خريد راهبردي خدمات سلامت در حوزه بيماريهاي قلبي عروقي براي ايران انجام پذيرفته است. روش ها: اين مطالعه از نوع كاربردي با روش تركيبي (كيفيكمي) در سال 13991398 انجام شد. ابزار گردآوري داده در اين پژوهش راهنماي مصاحبه و پرسشنامه بود. جامعه پژوهش مديران و سياستگزاران سازمان هاي بيمه گر پايه، وزارت بهداشت، مديران بيمارستان ها و اعضاي هيات علمي دانشگاه بودند كه با روش نمونه گيري غيرتصادفي هدفمند انتخاب شدند. داده هاي گردآوري شده با روش تحليل محتوا و روش ديماتل با استفاده از نرم افزار Maxqda و Matlabالويت بندي شد. يافته ها: عوامل مربوط به توليت و سياستگذاري، مالي، بيمه اي، ساختاري، رفتارسياسي ذي نفعان، اجتماعي سلامت، به عنوان عوامل تاثير گذار و عوامل مرتبط با بيمار، مرتبط با ارائه دهنده و قراردادها به عنوان عوامل تاثير پذير شناسايي شدند. عامل توليت و سياستگذاري با مختصات (1/32 و2/73) به عنوان تاثيرگذارترين عامل و عامل مرتبط با بيمار با مختصات (1/30 و1/30) به عنوان تاثيرپذيرترين عامل در خريد راهبردي خدمات سلامت قلبي و عروقي مشخص شد. نتيجه‌گيري: مهم ترين عوامل مؤثر در اجراي خريد راهبردي خدمات سلامت عبارتند از: برخورداري از نقش توليت اثربخش درنظام سلامت، نهادينه سازي نظام تصميم گيري مبتني بر شواهد، افزايش مشاركت و توانمندسازي شهروندان در تصميم گيري ها و سياست هاي سلامت، اصلاحات ساختاري نظام سلامت و تامين منابع مالي پايدار.