راهكارهاي نورسي در تقابل با فرهنگ غرب

زمانه‌اي كه بديع الزمان نورسي در آن مي‌زيست، عصر سقوط حكومت عثماني و روي كار آمدن حكومت سكولار و بلكه لائيك در تركيه و هنگامه جنگ جهاني اول و اشغال كشورهاي مسلمان توسط كشورهاي غربي سكولار (نه غرب مسيحي و صليبي) و آشنايي مسلمانان با فرهنگ و پيشرفت صنعتي اين كشورها بود. بديع الزمان نورسي در اين زمان تمام تلاش خود را به كار گرفت، تا با معرفي فرهنگ عالي اسلامي، از اينكه جوانان مسلمان مرعوب يا فريفته تمدن غربي شوند، جلوگيري كند. او براي اين كار روش مقايسه را به كار مي‌گيرد. فرهنگ اسلامي ريشه در قرآن دارد كه كتابي آسماني است و تمدن غربي ريشه در فلسفه الحادي غربي دارد كه معرفتي انساني و در مقايسه با قرآن بسيار نازل است. وي با مقايسه تربيت يافتگان مكتب اسلام و مكتب فلسفه ‌الحادي و نيز مقايسه مدينه اسلامي و غربي، سعي مي‌كند برتريهاي فرهنگ اسلامي را به نمايش بگذارد. گام ديگري كه بديع الزمان نورسي براي آشكار كردن ماهيت تمدن غربي و جلوگيري از نفوذ آن در جوامع اسلامي برمي‌دارد، پاسخ دادن به شش مسئله علمي است؛ مسائلي كه در انديشه بديع الزمان اگر بي‌پاسخ بماند، راه را براي نفوذ فرهنگ استعماري غرب فراهم مي‌كند. خطبه‌اي كه در مسجد جامع شام ايراد نموده نيز در همين راستا قابل تحليل است.