عوامل مؤثر بر ريسك ادراك‌شده مشتريان فرش دستباف كرمان و نقش آن بر نگرش و قصد خريد آن‌ها

هنرصنعت فرش دستباف يكي از پركاربردترين صنايع‌دستي ايران محسوب مي‌شود. فرش دستباف با وجود سابقه تاريخي و قدمت كهني كه دارد به لحاظ شناخت موضوعي و محتوايي به ويژه با نگاهي علمي، جاي پژوهش گسترده‌اي دارد. توجه ويژه به عوامل ادراكي و نگرشي مشتريان فرش دستباف، مي‌تواند كمك شاياني به توليد و بازاريابي اين هنر اصيل كند؛ بنابراين هدف پژوهش، بررسي و تحليل نقش عوامل سه‌گانه اعتماد، آگاهي از قيمت و قصد همرنگي بر ريسك ادراك‌شده در خريد فرش دستباف كرمان و تأثير اين ريسك بر نگرش و قصد خريد فرش دستباف كرمان است. جامعه آماري پژوهش، كليه مشتريان فرش دستباف كرمان بوده است كه به روش نمونه‌گيري در دسترس، 100 نفر از آنها به‌عنوان نمونه آماري پژوهش انتخاب شده‌اند. اطلاعات پژوهش با استفاده از منابع كتابخانه‌اي و اينترنتي در بخش نظري و پرسشنامه‌‌هاي استاندارد در بخش ميداني جمع‌آوري شده است. پايايي و روايي پرسشنامه‌ها بر مبناي مقادير آلفاي كرونباخ، پايايي تركيبي و AVE تأييد گرديده است. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها در بخش توصيفي از نرم‌افزار SPSS و در بخش استنباطي جهت آزمون مدل و فرضيات به روش مدل‌سازي معادلات ساختاري (SEM) با رويكرد حداقل مربعات جزئي از نرم‌افزار Smart PLS2 استفاده شده است. يافته‌هاي پژوهش نشان داد بر مبناي شاخص‌هاي برازش، مدل پژوهش برازش مناسب و نسبتاً خوبي دارد. همچنين نتايج نشان داد ريسك ادراك‌شده بر نگرش و قصد خريد مشتريان به ميزان 0.36 و 0.27 تأثيرگذار است. همچنين نگرش مشتريان نيز به ميزان 0.43 بر قصد خريد مؤثر مي‌باشد. بر اساس نتايج به‌دست‌آمده از بين سه عامل مؤثر بر كاهش ريسك ادراك‌شده مشتريان، بيشترين تأثير كاهشي را اعتماد به ميزان 0.49 و سپس آگاهي از قيمت (0.27) داشته است و اثر كاهشي قصد همرنگي بر ريسك ادراك‌شده معنادار نبوده است.