عنوان مقاله :
بررسي نسبت انقلاب اسلامي و دولت مدرن با تكيه بر آراء ميشل فوكو
پديد آورندگان :
چاكري ، حميدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد نراق chakeri38655@yahoo.com , اژدري زاده ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد نراق hajdaryzadeh@alumni.rihu.ac.ir
كليدواژه :
ميشل فوكو , انقلاب اسلامي ايران , معنويت سياسي , دولت مدرن , مصلحت دولت , زيس تسياست , حكوم تمندي
چكيده فارسي :
در مقالۀ حاضر آراءِ ميشل فوكو دربارۀ انقلاب اسلامي ايران بازخواني شده است و سپس چالشهاي دولتسازي در جامعۀ پساانقلابي ايران با تكيه بر تحليل فوكو از دولت مدرن با روش تحليل مفهومي موردنقد و بررسي قرار گرفته است. فوكو انقلاب اسلامي ايران را تجلي ارادۀ جمعي ايرانيان براي مقاومت در برابر سلطه و رسيدن به رهايي ميديد. بهعقيدۀ فوكو ايرانيان ميخواستند به كمك اسلام شيعي مسير جديدي در تاريخ باز كنند و تجربۀ زندگي و هويت خود را دگرگون كنند. از طرف ديگر، دولت مدرن مبتنيبر اصل مصلحت دولت شكل گرفته است كه با حكومتمندي و زيستسياست پيوند خورده است و تحكيم و توسعۀ قدرت دولت را مقدم بر هر امر ديگري ميداند. مصلحت دولت ايجاب ميكند كه دولت با كمك ضوابط حقوقي، تكنولوژيهاي امنيتي و تكنولوژيهاي انضباطي به نظارت، كنترل، بههنجارسازي و تنبيه مردم بپردازد. ازاينرو، رابطۀ بين انقلاب و دولت مورد، رابطهاي مسئلهدار خواهد بود.بين انقلابيگري و دولتسازي شكافي پرنشدني وجود دارد. دولتسازي در جامعۀ پساانقلابي الزاماً بر مبناي آرمانهاي انقلاب پيش نخواهد رفت و همواره بين مصلحت دولت و آزادي و عدالتي كه در انقلاب مطالبه ميشده، تنش وجود دارد.
عنوان نشريه :
مطالعات اجتماعي ايران
عنوان نشريه :
مطالعات اجتماعي ايران