بررسي رابطه بين استرس شغلي و سلامت عمومي با توجه به نقش تعديل‌‌كنندگي حمايت سازماني ادراك شده در كاركنان شركت نفت

The Study of Relationship between Job Stress and General Health: Considering the Moderating Role of Perceived Organizational Support in Employees of Oil Company

هدف از اين پژوهش بررسي رابطه بين استرس شغلي و سلامت عمومي با توجه به نقش تعديل‌كنندگي حمايت سازماني ادراك شده در كاركنان شركت نفت مي‌باشد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه كاركنان شركت نفت اهواز مي‌باشند كه از بين آن‌ها به روش نمونه‌گيري تصادفي ساده 100 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده‌اند. در اين پژوهش براي سنجش متغيرها از سه پرسشنامه استرس شغلي، پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ) و پرسشنامه حمايت سازماني ادراك شده استفاده شده است. فرضيات اين پژوهش با استفاده از روش همبستگي پيرسون و رگرسيون تعاملي و با استفاده از نرم افزار spss ويراست 16 انجام گرفته است. نتايج نشان مي‌دهد كه استرس شغلي و سلامت عمومي رابطه منفي و معنادار وجود دارد. هم‌چنين حمايت سازماني ادراك شده رابطه بين استرس شغلي و سلامت عمومي در كاركنان شركت نفت را تعديل مي‌كند.

The aim of this research was the study of relationship between job stress and general health considering the moderating role of perceived organizational support in employees of Oil Company. Research statistical population was employees of Oil Company in Ahvaz city. Among them, one hundred employees were selected using simple random sampling method. To measure the variables, Job Stress Questionnaire (JSQ), General Health Questionnaire (GHQ) and Perceived Organizational Support Questionnaire (POSQ) were used as the instruments in this study. Using SPSS-16, Pearson’s correlation and moderated regression methods were run for the analysis of the moderating effect. The results indicate that there is a statistically significant negative relationship between job stress and general health. It is also found that perceived organizational support modifies the relationship between job stress and general health.