عنوان مقاله :
ساخت كنايي در گويش بهديني محلتي يزد
عنوان به زبان ديگر :
Ergativity in Behdini Mahlati Yazd Dialect
پديد آورندگان :
دبيرمقدم، محمد دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكدۀ علوم انساني - گروه زبانشناسي،، تهران، ايران , شجاعي، ماهرخ دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكدۀ علوم انساني - گروه زبانشناسي،، تهران، ايران
كليدواژه :
ساخت كنايي (ارگتيو) , گويش بهديني محلتي يزد , زبانهاي فلات مركزي ايران , نظام مطابقه
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام حالت نمايي در گويش بهديني محلتي يزد، به بررسي اين گويش باقي مانده از گويش هاي مركزي ايران مي پردازد. داده هاي پژوهش با شيوه مطالعه ميداني و با استفاده از مصاحبه نيمه ساخت يافته جمع آوري شده و جملات در بافت طبيعي سخنگويان استخراج شده اند. با پياده سازي متن مصاحبه هاي سخنگويان 21 تا 70 ساله، پيكره اي برابر 8650 واژه جمع آوري شد و مورد ارزيابي قرار گرفت. جملات مستخرج از حيث نظام حالت نمايي بررسي شده ا ند. در اين روش، انواع جملات برحسب زمان هاي مختلف افعال و لازم و متعدي بودن آن ها طبقه بندي شده اند. همچنين چگونگي نمايش ارتباط نحوي بين فعل و گروه هاي اسمي جمله مطالعه شده است. يافته هاي حاصل از پژوهش، نشان دهنده حالت نمايي ارگتيو دوگانه مي باشند و اگرچه در جملات داراي زمان دستوري حال، ارجاع متقابل گروه اسمي فاعل و فعل به وسيله پسوندهاي مطابقه فعلي صورت مي گيرد، حالت كنايي-مطلق در افعال متعدي گذشته ساده، استمراري، مستمر و نقلي بدون پسوند مطابقه فعلي و به شكل ستاك گذشته فعل و در دو صورت ماضي دور و التزامي به شكل صفت مفعولي فعل اصلي ظاهر مي شوند. نمايش شخص و شمار فعل كنايي به وسيله پيش بست مشخص گر فاعلي صورت مي گيرد. افزون بر اين، گويش بهديني ميان صيغگان مفرد افعال متعدي گذشته ساده از سويي و افعال متعدي گذشته استمراري، مستمر، نقلي، بعيد و التزامي از ديگر سو تمايز قايل مي شود. به اين صورت كه براي سه صيغه مفرد افعال گذشته ساده متعدي يك گروه پيش بست فعلي مشخص گر فاعل دارد و براي صيغگان مفرد افعال گذشته متعدي ديگر از گروهي متفاوتي از پيش بست ها بهره مي برد. در حالي كه براي صيغگان جمع افعال متعدي در هيچ كدام از ساخت هاي گذشته ساده يا استمراي، نقلي و غيره تفاوتي قايل نيست.
چكيده لاتين :
The present paper with the aim of a systematic study of Behdini dialect of Yazd, examined the alignment in this remaining dialect as one of the central dialects of Iran. The research data were collected though the field study and semi-structured interviews and the sentences were extracted in the natural context of the speakers. Following the transcriptions of interviews with 21- to 70-year-old, a corpus of around 8500 sentences was collected and analyzed. All extracted sentences were examined in terms of alignment. In this method, various types of sentences were classified based on the tense, transitivity, and structures. The manifestation of the syntactic relationship between verb and noun groups of the sentences were also studied. The findings of the study suggested that Behdini dialect followed the split ergative alignment which was sensitive to tense/aspect. In present tense sentences, the subject was direct and the verb showed full agreement with the subject. In contrast, in past tense sentences, the subject of transitive clauses beard no marker, the agreement in the verb would be Past tense or Past participle of main verb and, a prefix beard the agreement and was added to the verb. Interestingly a double code of prefixes was witnessed in this dialect, where a set of prefixes for singular and plural NPs were distinguishable in past simple and the other forms of past tenses.
عنوان نشريه :
زبان شناسي گويش هاي ايراني