عنوان مقاله :
ساختار مَثَلگونة سخن، شيوهاي براي القاي نظر و حذف «ديگري» در كلام سعدي
عنوان به زبان ديگر :
The Proverb structure of speech is a way of induction of opinion and eliminating the "other" in Sadi's words
پديد آورندگان :
بيرانوند، بهداد دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي ، ايران , اخياني، جميله دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي، ايران , مؤمني هزاوه، امير دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي، ايران
كليدواژه :
ديگري , ضربالمثل , مثلواره , سعدي و جادوي مجاورت
چكيده فارسي :
««ديگري» مفهومي وابسته به هويت فردي است و هويت فردي فقط وقتي معنا پيدا ميكند كه با ديگران سنجيده شود. مفهوم «ديگري» حاصل معرفتشناسي و هستيشناسي انسان مدرن است كه زندگي و تجاربي متفاوت از انسان كهن دارد. اين مفهوم كه با ماهيت مباحث ادبي نيز سازگار است، ميتواند مبتاي تازهاي براي تحليل آثار ادبي باشد و پنجرة تازهاي به آثار ادبي بگشايد .يكي از انواع ادبي كه ميتوان مفهوم ديگري را در آن كاويد و تابهحال از اين جهت مورد توجه قرار نگرفته، «مَثَل» يا «ضربالمثل» است كه به دليل فقدان گفتگومندي منجر به حذف «ديگري» ميشود. سعدي از شاعران و نويسندگاني است كه هم از ضربالمثل استفاده فراوان كرده و هم در شيوه سخنوري كوشيده است كلام خود را به ساختار ضربالمثل نزديك كند. وي با شناخت دقيق قابليتهاي زبان فارسي و نيز ظرفيتهاي خاص مَثَل، بسياري از سخنان خود را مثلواره ارائه و البته از اين راه نظرات خود را به ديگران القا كرده است. او با استفاده از ويژگيهاي خاصي از ضربالمثل ازجمله: «مخاطب قرار دادن»، «هشداردادن»، «استفاده از نام اشخاص مشهور»، «استفاده از طنز»، «استفاده از جادوي مجاورت»، «تحقير كردن» و «تشبيه به حيوانات»، نظر خود را القا و خودآگاه يا ناخودآگاه «ديگري» را حذف ميكند. در پژوهش حاضر ضمن تحليل ساختار ضربالمثل، شيوة استفادة سعدي از اين صورت ادبي به قصد حذف «ديگري» و القاي هنرمندانة سخن به ديگران در گلستان و بوستان بررسي ميشود.
چكيده لاتين :
"Other" is a concept related to individual identity, and individual identity only makes sense when it is weighed against others. The concept of the "other" is the result of the epistemology and ontology of modern man, which has a different life and experience from that of ancient man. This concept entered literature with the theory of the logic of Bakhtin's dialogue and opened a new window to literary works. One type of literature in which this concept can be explored and has not yet been considered is the "parable", which leads to the omission of the "other" due to the lack of dialogue. Proverbs have been widely used as a linguistic feature and literary genre in the works of Persian writers; but there are those whose words have become proverbs. Sadi is one of these writers. By accurately recognizing the specific capacities of the parable, he presents many of his words as parables and in this way conveys his views to others. In the present study, while analyzing The Proverb structure, its features are related to the elimination of "other" such as: "using proximity magic", "addressing", "warning", "using the names of famous people", "using humor", and ... Sadi's method of use of this type of literature is examined in order to eliminate the "other" and induce speech artistically to others in Golestan and Bustan.
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز