پديد آورندگان :
سلماني، معصومه دانشگاه علوم پزشكي سمنان - مركز تحقيقات توانبخشي عصبي عضلاني , سيد، سپيده دانشگاه علوم پزشكي سمنان - دانشكده توانبخشي - گروه گفتاردرماني , مرادي، سارا دانشگاه علوم پزشكي سمنان - كميته تحقيقات دانشجويي , شيركوند، زهره دانشگاه علوم پزشكي سمنان - كميته تحقيقات دانشجويي , ساداتي، سحر دانشگاه علوم پزشكي سمنان - كميته تحقيقات دانشجويي , طباطبايي، مريم السادات دانشگاه علوم پزشكي سمنان - كميته تحقيقات دانشجويي
چكيده فارسي :
مقدمه: عليرغم كليهي پيشرفتهايي كه در حيطهي تقويت صدا و غربالگري شنوايي نوزادان و مداخلات زودهنگام اتفاق افتاده است، هنوز نگرانيهايي در مورد مهارتهاي زباني در كودكان با آسيبهاي شنوايي خفيف تا شديد وجود دارد. مطالعهي حاضر با هدف بررسي وضعيت كمي و كيفي تكواژهاي تصريفي، ساختارهاي بند و عبارت و نيز ميانگين طول گفته در كودكان با آسيبشنوايي نيمهشديد و كودكان با شنوايي بهنجار انجام گرفت.
مواد و روشها: به روش آسان و دسترس، 88 كودك با شنوايي بهنجار، بين سنين 2 تا 5 سال و 10 كودك با آسيبشنوايي نيمهشديد با سن 6 سال در مطالعه شركت نمودند. گفتاردرمانگران نمونههاي زباني را در بافت بازي آزاد جمعآوري و سپس بر اساس پي-لارسپ نسخهنويسي و تقسيمبندي كردند. سپس در 100 واحد قابل تجزيه، 14 تكواژ تصريفي و كليه بندها و عبارات شناسايي و شمارش شد.
نتايج: در بخش مقايسه كمي، كودكان با آسيبشنوايي نيمهشديد در مقايسه با كودكان 4-5 ساله با شنوايي بهنجار به صورت معنيداري از تعداد تكواژ تصريفي كمتر (p = 0.004)، فعل/ متمم + ضمير شخصي (p = 0.009) و پيشوند /مي/ به عنوان نشانگر تصريف زمان (p = 0.025)، ميانگين طول گفتهتكواژ/واحد قابل تجزيه (p = 0.003) و ساختارهاي بند مرحله پنجم (p = 0.002) استفاده كرده بودند. همچنين، گروه با آسيبشنوايي به صورت معنيدار درصد بالاتري از گفتههاي تككلمهاي (p = 0.001) را در مقايسه با گروه 4-5 ساله با شنوايي بهنجار در گنجينهي ساختواژي-نحوي[1] خود داشت. در بخش كيفي، در حاليكه انواع بندهاي مورد استفاده در كودكان با آسيبشنوايي مشابه گروه 2-3 ساله با شنوايي بهنجار بود اما انواع تكواژهاي تصريفي كه به شاخص توليد رسيده بود حتي از همين گروه نيز محدودتر بود.
نتيجه گيري: مطالعهي حاضر نشان داد كه كودكان با آسيبشنوايي نيمهشديد در مقايسه با كودكان كمسنتر با شنوايي بهنجار در جنبههاي دستور زبان فارسي تأخير نشان ميدهند. كودكان با آسيبشنوايي نيمهشديد در تعامل از بندهاي سادهتر، تعداد تكواژهاي تصريفي كمتر با تنوع محدودتر، تعداد محدودتر بندها و عبارات، درصد بيشتري گفتههاي تككلمهاي و ميانگين طول گفتهي كمتر استفاده نمودند. بنابراين، پايش مداوم مهارتهاي دستوري در اين كودكان با توجه به خطر موجود براي مشكلات زباني توصيه ميشود.
چكيده لاتين :
Objective Despite all advancements in hearing amplification, screening, and interventions, concerns still
exist about the language outcomes in children with mild to severe hearing loss. The present study aimed to
investigate the production of inflectional morphemes, phrase, and clause structures of children with Moderately
Severe Hearing Loss (MSHL) and compare with those of the children with Normal Hearing (NH).
Materials & Methods The study participants were 88 NH children, aged 2-5 years, and 10 MSHL children,
aged 5-6 years. They were recruited by a convenient sampling method. Speech therapists collected
language samples in a free play context of the study children, and then the language samples were
transcribed and segmented according to P-LARSP (language assessment, remedy, and screening procedure).
Of 100 analyzable units, the speech therapists identified, allocated, and counted 14 inflectional
morphemes and all clause and phrase structures in each language sample.
Results Children with MSHL used significantly fewer numbers of inflectional morphemes (P=0.004),
verb/complement+personal pronoun (P=0.009), and prefix/mi/as a tense marker (P=0.025), lower mean
length of morpheme/analyzable utterances (P=0.003), higher percentages of one-word utterances
(P=0.001), and lower numbers of clause structures in stage V (P=0.002) compared with NH children aged
4-5 years. While the types of clause structures in children with MSHL were similar to those in NH children
aged 24-36 months. However, the types of produced inflectional morphemes were restricted compared
with all groups of children with NH.
Conclusion The present study revealed that children with MSHL are behind younger children with NH in
grammatical aspects of the Persian language. They used simpler clauses, limited numbers, and types of
inflectional morphemes, as well as clause and phrase structures, and mainly relied on one-word utterances.
Continued monitoring of grammatical outcomes is warranted, considering that children who are
MSHL are at increased risk for language problems.