عنوان مقاله :
استفاده ي متقلبانه از مزاياي بيمه اي در پرتو نظام كيفري ايران (مقايسه ي قانون تأمين اجتماعي با قانون بيمه اجباري شخص ثالث مصوب 1395*)
پديد آورندگان :
خالقي، علي دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي، تهران , سيفي قره يتاق، داود دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي، تهران
كليدواژه :
استفاده متقلبانه , تصادف ساختگي , جرايم بيمه اي , بيمه اجباري شخص ثالث , تامين اجتماعي
چكيده فارسي :
افزايش استفادهي متقلبانه از مزاياي بيمهاي يكي از اصليترين معضلهاي بيمههاي اجتماعي و تجاري است كه خسارات هنگفتي را به صورت مستقيم بر بيمهگرها و غير مستقيم بر بيمهشدگان و جامعه وارد ميسازد. براي مقابله با اين پديده، قانونگذار در مادهي 97 قانون تأمين اجتماعي مصوب 1354و مادهي 61 قانون بيمهي شخص ثالث مصوب 1395 اقدام به جرمانگاري اين رفتار، بهعنوان جرمي مستقل، كرده و دو ضمانت اجراي حبس و جزاي نقدي را براي آن در نظر گرفته است. مقالهي حاضر با بررسي قوانين جديد، از جمله قانون مجازات اسلامي با اصلاحات 1399 به مطالعهي استفادهي متقلبانه از مزاياي بيمهاي در پرتو نظام كيفري ايران پرداخته است. نقد و بررسي شرايط تحقّق جرم و مجازاتها در تحقيق حاضر نشان داد كه عليرغم تشابهات، ميان جرم تحصيل متقلبانهي مزايا در بيمهي اجتماعي با بيمهي شخص ثالث، تفاوتهايي نيز در حوزهي قواعد ماهوي و شكلي ديده ميشود. جرم استفادهي متقلبانه از جمله جرائم عمدي و رفتار فيزيكي آن از نوع فعل مثبت مادي است. از حيث اوضاع و احوال، متقلبانه بودن عمليّات شرط است كه بايد مقدم بر تحصيل وجوه و علّت آن باشد؛ اما برخلاف كلاهبرداري لزومي به اغفال سازمان يا بيمهگر نيست. از جهت عنصر نتيجه نيز، جرم موضوع ماده 61 مقيّد بوده و در آن انتفاع شخص مرتكب شرط است. نسبت به مطلق يا مقيّد بودن جرائم موضوع ماده 97 نيز با توجه به ديدگاهها، اصول حقوقي و لزوم خودداري از توسعهي دامنهي جرمانگاري، پذيرش نظريهي مقيّد بودن برتري دارد. سياست كيفري قانونگذار در زمينهي مورد بحث، دوگانه و متزلزل است. مقنن در قانون بيمهي شخص ثالث رويكردي سختگيرانه را برگزيده است. اين دوگانگي محصول دو عامل زمان و ماهيّت مختلف بيمهها است. در نظام حقوقي ما، با تصويب مادهي 15 قانون كاهش مجازات حبس تعزيري مصوب 1399، شروع به جرائم مزبور تابع حكم عام مادهي 122 ق.م.ا قرار گرفته و وصف جزايي خود را از دست داده است كه همين امر ارتكاب آن را آسان مينمايد. از منظر قواعد شكلي، جرم استفادهي متقلبانه از مزاياي بيمهاي به دليل ماهيت تعزيري آن، مرور زمان پذير است. جرم موضوع مادهي 97 جرمي قابلگذشت و منوط به شكايت سازمان ميباشد؛ ولي تحصيل متقلبانه در بيمهي شخص ثالث، غيرقابلگذشت محسوب ميگردد كه منطبق با اصل غيرقابلگذشت بودن جرائم است. بررسي ابعاد مختلف موضوع نشان ميدهد كه سياست كيفري موجود، با وضعيّت مطلوب فاصلهي بسياري دارد و نميتواند تضمينكنندهي وصول به اهداف مقنن باشد. از يكسو، اين سياست يكجانبهگرا و به ضرر بيمهشده است و از سويي ديگر، تمامي رفتارهاي مجرمانهي متضمّن حيله و تقلب كه بيمهگذار را از مزاياي قانوني محروم ميسازند، در برنميگيرد. براي رفع اين معايب لازم است مواد مزبور مورد اصلاح قرارگرفته و مجازاتها متنوّع و متناسب با شدّت و اهميّت جرم تعيين گردد.
عنوان نشريه :
دانشنامه حقوق اقتصادي