نقش كدخدا در تحولات اجتماعي ـ سياسي دوره مشروطه تا اصلاحات ارضي (مورد مطالعه: طايفه بَكِش از ايل مَمَسني)

ورود ايل ممسني به فضاي جغرافيايي شولستان در اواخر دوره صفويه، مرزبندي هاي اجتماعي و سياسي طوايف در چارچوب قلمروهاي جغرافيايي مجزا را به همراه داشت. بر اين اساس، طوايف چهارگانه ايل ممسني و متعاقباً «تُرك تباران قشقايي ماهور ميلاتي» مبتني بر كارويژه هاي جغرافياي طبيعي و انساني خود، به معادلات سياسي فضا در روابط درون طايفه اي و برون طايفه اي شكل دادند. در اين رهگذر، طوايف پنج گانه ممسني در درون قلمرو خود، تيره هاي متعددي را خلق كردند. بر اين اساس، سؤال اصلي پژوهش اين است كه كدخداهاي قلمرو جغرافيايي طايفه بَكِش چه نقشي در تحولات اجتماعي و سياسي ايل ممسني طي دوره مشروطه تا اصلاحات ارضي داشته اند؟ پژوهش حاضر از نوع بنيادي و رويكرد محققان به روش توصيفي ـ تحليلي است. برآيند مطالعات صورت گرفته و نتايج پژوهش نشان داد، نقش كدخداهاي قلمرو جغرافيايي طايفه بَكِش مبتني بر بهره گيري از عناصر سه گانه «وراثت»، «مالكيت» و «قدرت» در راستاي «مديريت قلمرو»، «قلمروداري» و «قلمروگستري» در تحولات اجتماعي و سياسي ايل ممسني بوده است.