عنوان مقاله :
نقش واسطه اي راهبردهاي مقابله اي در رابطه درك از بيماري و حمايت اجتماعي ادراك شده با تبعيت از درمان در بيماران قلبي عروقي
پديد آورندگان :
پوراسمعيل نيازي ، مهدي داشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه - گروه روانشناسي , فرشباف ماني صفت ، فرناز داشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه - گروه روانشناسي , خادمي ، علي داشگاه آزاد اسلامي واحد اروميه - گروه روانشناسي , مشگي ، شهلا دانشگاه علوم پزشكي تبريز - گروه روانشناسي
كليدواژه :
تبعيت از درمان , راهبردهاي مقابله اي , درك از بيماري , حمايت اجتماعي ادراك شده
چكيده فارسي :
مقدمه: تبعيت از درمان تعيين كننده اصلي موفقيت در درمان بيماري هاي مزمن مي باشد كه عوامل مختلفي بر آن تاثيرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش واسطه اي راهبردهاي مقابله اي در رابطه درك از بيماري و حمايت اجتماعي ادراك شده با تبعيت از درمان در بيماران قلبي عروقي انجام شد. روش كار: اين پژوهش از نوع تحقيقات همبستگي مي باشد. جامعه آماري پژوهش بيماران قلبي عروقي بستري شده يا مراجعه كننده به درمانگاه تخصصي قلب شهيد مدني تبريز در سه ماهه اول سال1400 مي باشند كه تعداد 234 نفر از آن ها بصورت نمونه هاي در دسترس براي مطالعه حاضر انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي درك از بيماري Broadbent، حمايت اجتماعي ادراك شده Zimet، مقابله با موقعيت هاي استرس زاي Endler Parker و تبعيت مدانلو، جمع آوري و سپس از طريق ضريب همبستگي پيرسون، بوت استرپ و سوبل و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها: نتايج نشان دادند كه حمايت اجتماعي ادراك شده (0/05 p)، درك از بيماري و راهبردهاي مقابله ا ي (0/001 p) بر روي تبعيت از درمان تاثير مستقيم، مثبت و معنادار دارند. همچنين درك از بيماري بر روي راهبردهاي مقابله اي (0/001 p)، و حمايت اجتماعي ادراك شده بر روي راهبردهاي مقابله اي (راهبرد مساله محور و اجتنابي، 0/001 p؛ هيجان محور، 0/01 p)، تاثير مستقيم، مثبت و معنادار دارند. در ادامه نتايج آزمون سوبل نشان داد كه درك از بيماري بواسطه راهبردهاي مقابله اي (راهبرد مساله محور، 0/001 p؛ هيجان محور و اجتنابي، 0/01 p) بر تبعيت از درمان تاثير غيرمستقيم، مثبت و معنادار داشته است. همچنين حمايت اجتماعي ادراك شده نيز بواسطه راهبردهاي مقابله اي (راهبرد مساله محور، 0/001 p؛ هيجان محور، 0/05 p؛ اجتنابي، 0/01 p) بر روي تبعيت از درمان تاثير غيرمستقيم، مثبت و معنادار داشته است. نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي پژوهش مي توان در راستاي ارتقاي درك از بيماري و لزوم حمايت هاي اجتماعي، و آموزش استفاده از راهبردهاي مقابله اي موثر و سازگارانه در بيماران قلبي عروقي، برنامه ريزي و اهدافي را تعيين نمود.
عنوان نشريه :
روان پرستاري
عنوان نشريه :
روان پرستاري