اثربخشي آموزش مفاهيم تئوري انتخاب بر نگرش به ازدواج در افراد در شرف ازدواج با توجه به سبك‌هاي دلبستگي

هدف پژوهش بررسي اثربخشي آموزش مفاهيم تئوري ‌انتخاب بر نگرش به ازدواج در افراد در شرف ازدواج با توجه به سبك دلبستگي بود. پژوهش كاربردي به‌صورت نيمه‌آزمايشي با پيش‌آزمونپس‌آزمون و گروه كنترل انجام شد. جامعه آماري شامل همه افراد در شرف‌ازدواج شهراصفهان در سال 1396 بود كه با استفاده از روش نمونه‌گيري دردسترس 78 نفر از اين افراد انتخاب و با تكميل و نمره‌گذاري پرسشنامه سبك‌هاي دلبستگي هازن و شيورAAI (1995)، به سه گروه مختلف دلبستگي (ايمن30نفر، اجتنابي24نفر و اضطرابي24نفر) تقسيم‌بندي شدند. سپس به‌صورت تصادفي در گروه‌هاي كنترل و آزمايش قرارگرفته و مقياس نگرش به ازدواج بريتن و روزن MAS (1998) را تكميل كردند. گروه‌هاي آزمايش در 6 جلسه دوساعته در معرض آموزش مفاهيم تئوري انتخاب با استفاده از بسته آموزشي تئوري انتخاب آموزش داده شده توسط دكتر صاحبي قرار گرفتند؛ اما گروه‌هاي كنترل مداخله‌اي دريافت نكرد. سپس از هر شش‌گروه پس‌آزمون به عمل آمد. نتايج تحليل كوواريانس چندمتغيره نشان داد تفاوت معناداري (05/0=P)بين نمرات گروه آزمايش و كنترل در سبك اجتنابي در بعد بدبينانه و اضطرابي در بعد خوش‌بينانه وجود داشت. بنابراين آموزش مفاهيم تئوري انتخاب در كاهش نگرش‌بدبينانه افراد اجتنابي و افزايش نگرش‌خوش‌بينانه افراد اضطرابي تأثير معنادار داشته است.