شماره ركورد :
1284043
عنوان مقاله :
طراحي و اعتباريابي الگوي كيفيت آموزشي براي دانشگاه‌هاي كشور
پديد آورندگان :
حسيني لرگاني ، مريم مؤسسه پژوهش و برنامه‌ريزي آموزش عالي - گروه نوآوري آموزشي و درسي , مجتبي زاده ، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد خدابنده - دانشكده علوم انساني - گروه برنامه‌ريزي علوم اداري و مديريت
از صفحه :
221
تا صفحه :
258
كليدواژه :
آموزش عالي , دانشگاه , نظريه‌ي زمينه‌اي , طراحي و اعتباريابي كيفيت آموزش
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر، در راستاي ارتقاي مستمر كيفيت و با هدف طراحي و اعتباريابي الگوي كيفيت آموزشي دانشگاه‌هاي ايران انجام شد.مواد و روش‌ها: پژوهش از طريق رويكرد تركيبي (كيفي-كمي) با طرح اكتشافي–مدل توسعه ابزار انجام شد. در بخش كيفي پژوهش، از طريق نمونه‌گيري هدف‌مند غيراحتمالي، با 18 نفر از خبرگان آموزش عالي، مصاحبه‌ي اكتشافي نيمه‌ساختارمند به عمل آمد. نتايج حاصل از مصاحبه‌ها، از طريق روش نظريه‌ي زمينه‌اي، در سه مرحله‌ي كدگذاري باز، كدگذاري محوري و كدگذاري گزينشي، تحليل شد. در بخش كمي، پس از آنكه، تمام مقوله‏هاي تشكيل‏دهنده‌ي الگوي كيفيت آموزشي دانشگاه‌هاي ايران مشخص شد. پرسشنامه‌اي با 77 سؤال طراحي شد. پس از طراحي پرسشنامه، در يك بررسي مقدّماتي، به‌منظور برآورد ميزان روايي، پرسشنامه به 42 نفر از صاحب‌نظران، خبرگان، كارشناسان و اساتيد مسلط به موضوع تحقيق و پرسشنامه ارسال شد. در اين مرحله، ضريب پايايي 0.88 به دست آمد. پس از اعمال بازخوردهاي اصلاحي، نسخه تجديدنظر شده‌ي پرسشنامه، روي 166 نفر از خبرگان آموزش عالي، كه از طريق نمونه‌گيري طبقه‌اي تصادفي انتخاب شده بودند، اجرا شد. در اجراي پرسشنامه اصلي، ضريب پايايي 0.941 به دست آمد. داده‌هاي به دست آمده از پرسشنامه‌ها، از طريق نرم‌افزار SPSS نسخه‌ي 24 و Amos نسخه‌ي 24 تحليل شد.بحث و نتيجه‌گيري: در بخش كيفي پژوهش، در مرحله‌ي اول كدگذاري باز، 79 مقوله‌ي عمده به دست آمد. داده‌هاي مرحله‌ي دوم كدگذاري باز، در قالب 77 مقوله عمده طبقه‌بندي شد. در مرحله كدگذاري محوري، 6 مقوله‌ي هسته‌اي تعيين شد. در مرحله‌ي كدگذاري گزينشي، به دنبال ارايه‌ي يك الگوي تلفيقي، همگرا و برخوردار از سطح انتزاعي بالا، دوباره 6 مقوله‌ي هسته‌اي، برحسب ويژگي‌هاي شرايطي، راهبردي و پيامدي طبقه‌بندي شد. سپس، در قالب يك الگوي منطقي و با تكيه‌بر درك و تفسير خبرگان آموزش عالي، مقوله‌ي آموزش فهم‌آفرين، به‌عنوان مقوله‌ي هسته‌اي نهايي انتخاب شد. در بخش كمي، با انجام مدل‌يابي معادلات ساختاري، مشخص شد، تمام عوامل (مقاطع و رشته‌هاي تحصيلي، دوره‌هاي آموزشي، آموزش عمومي و فرادانشگاهي، برنامه‌هاي درسي، عملكرد آموزشي و خدمات آموزش) مورد تأييد بوده و داراي بار عاملي كافي جهت پيش‌بيني الگوي كيفيت آموزشي دانشگاه‌هاي كشور هستند. هم‌چنين، با توجه به، شاخص‌هاي برازش، الگوي كيفيت آموزشي دانشگاه‌هاي ايران از برازش بسيار مطلوبي برخوردار است. نتايج پژوهش نشان داد، كيفيت آموزشي دانشگاه‌ها، مفهومي پيچيده و چندبعدي است. با عنايت به اينكه، اجبار  براي لزوم پاسخگويي دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي در برابر تأمين‌كنندگان منابع مالي (خانواده‌ها، مؤديان، دولت و...) و مصرف‌كنندگان آموزش عالي (دانشجويان، بازار، صنعت و...)، كيفيت آموزشي را تبديل به دغدغه‌ي دائم‌التزايد كرده است، پيشنهاد مي‌شود، دانشگاه‌ها، در راستاي نهادينه‌سازي فعاليت‌هاي اثربخش سازماني خود، به توسعه‌ي كيفي با توجه به دورنماي آموزش عالي و مختصات فرهنگي كشور بپردازند. علاوه بر اين، با انجام مطالعات تطبيقي نسبت به وضعيت آموزشي ساير دانشگاه‌هاي كشور و جهان آگاهي كسب كند و در جهت داشتن مزيت رقابتي، دانش مورد نياز خود را به دست آورد.
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي
لينک به اين مدرک :
بازگشت