عنوان مقاله :
مدل علي سبك دلبستگي نايمن و تجارب آسيبزا با ميانجيگري ذهن آگاهي بر ذهني سازي
پديد آورندگان :
صفري موسوي ، سينا دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه روانشناسي , صادقي ، مسعود دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني , سپهوندي ، محمدعلي دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
اضطراب اجتماعي , تجارب آسيبزا , دلبستگي ناايمن , ذهن آگاهي , ذهني سازي
چكيده فارسي :
مقدمه: ذهنيسازي كه به عنوان ظرفيت درك حالات درون رواني خود و ديگران تعريف ميشود، ميتواند عامل مهمي در اختلال اضطراب اجتماعي باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسي مدل علي سبك دلبستگي ناايمن و تجارب آسيب زا با ميانجيگري ذهن آگاهي بر ذهني سازي افرادي با اضطراب اجتماعي است. روش: روش پژوهش كمي-همبستگي و از نوع معادلات ساختاري است. جامعه آماري پژوهش شامل تمامي دانشجويان دانشگاه پيام نور شهر الشتر در سال 1399 بود. 232 نفر دانشجويان كه در پرسش نامه اضطراب اجتماعي كانور نمره بالاي 40 را بدست آورده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات شامل: پرسشنامه اضطراب اجتماعي كانور، ذهني سازي ديميتريويچ، سبك دلبستگي هازن، تجارب آسيب زا محمدخاني و ذهن آگاهي فرايبورگ بود. داده ها به روش معادلات ساختاري و با استفاده از نرم افزار AMOS تحليل شدند. يافته ها: نتايج نشان داد كه مدل فرضي پژوهش با داده ها برازش مطلوبي دارد. سبك دلبستگي ناايمن و تجارب آسيب زا با ذهنيسازي رابطه منفي معناداري داشتند. ذهن آگاهي توانست در ارتباط بين دلبستگي ناايمن و ذهنيسازي به صورت معناداري ميانجي گري كند، اما ذهن آگاهي نقش ميانجي معناداري در ارتباط بين تجارب آسيب زا و ذهنيسازي ايفا نكرد. نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاكي از آن است كه سبك دلبستگي ناايمن به طور مستقيم و به واسطه ذهن آگاهي به صورت غيرمستقيم بر ذهنيسازي تاثير دارد و تجارب آسيب زا فقط به صورت مستقيم توانسته بر ذهنيسازي موثر بوده باشد. توجه به اين متغير ها ميتواند در زمينه رفع مشكلات ذهنيسازي و ارتقا آن موثر باشند.
عنوان نشريه :
روش ها و مدل هاي روانشناختي
عنوان نشريه :
روش ها و مدل هاي روانشناختي