عنوان مقاله :
واقع گرايي چشم اندازي تلر به عنوان نوعي از واقع گرايي ساختاري موجهاتي ليديمن
عنوان به زبان ديگر :
Teller's perspectival realism as a kind of Ladyman's modal structural realism
پديد آورندگان :
مقصودي، محمد ابراهيم دانشگاه صنعتي شريف
كليدواژه :
واقع گرايي ارجاعي , واقع گرايي چشم اندازي , واقع گرايي ساختاري موجهاتي , شبح گونگي , پاول تلر , جيمز ليديمن
چكيده فارسي :
تِلر استدلال كرده است كه در جهان پيچيدۀ ما، به علت آنكه اشياء واجد ويژگي هستند كه من آن را «شبحگونگي» مينامم، بهكارگيري معناشناسي ارجاعي استاندارد تنها در شرايط ايدهآلسازيشده موفق خواهد بود، لذا واقعگرايي ارجاعي و نتيجتاً واقعگرايي علميبا شكست مواجه ميشوند. او نتيجه ميگيرد كه تنها و بهترين جايگزين مناسبْ واقعگرايي چشماندازي است. من استدلال خواهم كرد كه نه تنها معناشناسي استاندارد غيرموجهاتي، بلكه معناشناسي استاندارد موجهاتي كريپكي نيز دچار اين معضل است؛ اما اين به معني آن نيست كه شبحگونگي را نميتوان يك ويژگي موجهاتي اشياء تلقي كرد. استدلال خواهم كرد كه نظريۀ همتا معناشناسي مناسبي براي پرداختن به شبحگونگي در اختيار ما قرار ميدهد و بهخوبي روشن ميسازد كه چرا در اثر شبحگونگي ارجاع با شكست مواجه ميشود. بدينترتيب استدلال خواهم كرد كه شبحگونگي يك ويژگي موجهاتي اشياء است، كه بهترين تعبير در اختيار ما از آن اين است كه آن را يك ويژگي ساختاري تلقي كنيم. من موضع چشماندازگرايانۀ تِلر را ميپذيرم؛ اما استدلال خواهم كرد كه واقعگرايي چشماندازي مورد نظر او نوعي از واقعگرايي ساختاري موجهاتي است، از نوعي كه ليديمن مد نظر دارد.
چكيده لاتين :
Teller has argued that in our complex world, applying standard referential semantics is successful only in idealized environments. Most of the time, however, reference fails, leading to a failure of referential as well as scientific realism. This is due to a feature of objects in our world that I call spectralness. That is why Teller turns to perspectival realism as a pis aller. I will argue that not only the standard referential semantics but also the standard modal semantics is doomed to fail as a result of spectralness. This, however, does not mean that spectralness is not a modal property. I will discuss that counterpart theory prepares an appropriate framework to deal with spectralness, in light of which the failure of the standard referential (modal) semantics can be explained. I will thus argue that spectralness is a modal property of objects, which the best interpretation of it is the structural one. I accept Teller's perspectival realism but argue that it is a kind of modal structural realism, as Ladyman has in mind.