عنوان مقاله :
كانت و عمل اخلاقا نادرست: جمع بين راي حكيمين
عنوان به زبان ديگر :
Kant and Morally Wrong Action: Collect Between the views of two Great Philosopher
پديد آورندگان :
هشيار، ياسمن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال، تهران، ايران , كليدري، اكرم دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال، تهران، ايران
كليدواژه :
كانت , عمل اخلاقاً نادرست , شر بنيادي , دين در محدوده عقل تنها
چكيده فارسي :
آيا انسان در عين حال كه ميداند عملي نادرست است به انجام آن مبادرت ميورزد؟ پاسخ سقراطي ـ افلاطوني به اين سوال منفي است. به نظر ايشان شرط لازم و كافي براي عمل درست و فضيلتمندانه علم به درستي آن است. مفهوم مخالف اين آموزه، هم از طرف فلاسفه و هم از ديد مردم عادي مورد ترديد واقع شده است. افراد بسياري را ميبينيم كه در حالي كه ميدانند عملي اخلاقا نادرست است، به انجام آن مبادرت ميكنند. اين پديده متداول را چگونه ميتوان تبيين كرد؟ در اين مقاله به تبيين كانت در اين خصوص پرداخته شده است. اين بررسي عمدتا با محوريت كتاب دين در محدوده عقل تنها، با نگاهي گذرا به بنيادگذاري و در مواضعي مقايسه با آراء افلاطون و ارسطو صورت گرفته است. ترتيب مطالب به اين صورت است كه پس از تعريف عمل اخلاقا نادرست (شر بنيادي) و به زمينههاي خير و شر در انسان پرداخته شده و پس از آن به تبيين كانت از انتخاب شر و نسبت اين انتخاب با علم به نادرستي آن بررسي شده و سرانجام نسبت آن با آراء دو فيلسوف بررسي و نتيجهگيري شده است.
چكيده لاتين :
human do a morally wrong action, inspite of knowing its wrongness? Socrates-Plato’s answer to this question is negative. To know whether an action is right is the necessary and sufficient condition to do it. However, this answer is not completely accepted neither by some philosophers like Aristotle, nor by ordinary people. we see many people who know that an action is morally wrong but initiate to do it. In this paper, I will try to explain Kant's answer to this common phenomenon by focusing on his Religion within the Boundaries of Mere Reason and by having a glimpse into Groundwork, and compare his answer to Plato’s and Aristotle’s. for this purpose,, firstly the definition of radical evil (morally wrong action), then the good and evil disposition in human nature, and finally choosing the evil action and the relation between choosing an evil action and knowing its badness is studied.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي