عنوان مقاله :
بازنمايي استعاره هاي مفهومي در داستان «سياوش» شاهنامه فردوسي: بر اساس رويكرد شناختي
عنوان به زبان ديگر :
The Study of the Representation of Conceptual Metaphors in “Siyavash” Story of Ferdowsi’s Shahnameh: A Cognitive Approach
پديد آورندگان :
خليفه لو، فريد دانشگاه سيستان و بلوچستان - گروه زبان و ادبيات انگليسي، زاهدان، ايران , مجاهدي رضائيان، ستاره دانشگاه سيستان و بلوچستان - گروه زبان و ادبيات انگليسي، زاهدان، ايران
كليدواژه :
زبان شناسي شناختي , استعاره هاي مفهومي , استعارۀ جهتي , استعارۀ هستي شناختي , استعارۀ ساختاري , شاهنامۀ فردوسي
چكيده فارسي :
استعاره يكي از ابزارها و عناصري است كه در شاهنامه فردوسي به عنوان اثري فاخر، اسطوره اي و حماسي براي انتقال و عيني سازي مفاهيم والاي انساني مورد استفاده قرار گرفته است. برهمين اساس، ماهيت ساختاري داستان هاي شاهنامه فردوسي به صورت روايتي استعاري بازنمايي شده است. در شاهنامه شخصيت هاي گوناگوني حضور دارند كه هر كدام نمادي از خصايص مختلف نوع بشر را به تصوير مي كشند. در ميان شخصيت هاي تاثيرگذار در شاهنامه فردوسي، «سياوش» به عنوان فردي «خردمند» با رويدادهايي مواجه مي گردد كه مي تواند استعاره و نمادي از مفاهيم زندگي انسان باشد. بر اين اساس، هدف پژوهش حاضر بررسي بازنمايي انواع استعاره هاي مفهومي يعني 1) استعاره جهتي؛ 2) استعاره هاي هستي شناختي شامل (2-1) استعاره مادّي؛ (2-2) استعاره ظرف؛ (2-3) استعاره تشخيص؛ و 3) استعاره ساختاري براساس الگوي ليكاف و جانسون (1980) در «داستان سياوش» شاهنامه فردوسي است. نتايج بررسي داده ها نشان داد استعاره هستي شناختي و، به طور خاص، نوع مادّي در «داستان سياوش» به طور معناداري (0/05>p) بيشتر از ديگر استعاره ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ درحالي كه استعاره جهتي كمترين كاربرد را در اين داستان به خود اختصاص داده است.
چكيده لاتين :
Metaphor is one of the devices and elements which has been used for conveying and objectifying the great human concepts in Ferdowsi’s Shahnameh as an excellent, mythical, and heroic work. Accordingly, the structural nature of the stories of Ferdowsi’s Shahnameh has been represented as a metaphorical narrative. There are various characters in Shahnameh and each of them illustrates a symbol of different characteristics of human beings. Among the effective characters in Shahnameh, “Siyavash” as a “wise” person faces events that can be a metaphor or symbol of human life concepts. The aim of the present study is to investigate the different types of conceptual metaphors, i.e. 1) Orientational metaphor; 2) Ontological metaphor, including (2-1) Substance metaphor; (2-2) Container metaphor; (2-3) Personification metaphor; and 3) Structural metaphor, following Lakoff and Johnson’s (1980) model in “Siyavash story” of Ferdowsi’s Shahnameh. The results showed that ontological metaphor, particularly substance type has been significantly applied more than other metaphors in “Siyavash story” (p<0.05). On the contrary, the orientational metaphor has been used less than other ones.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي