عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي استعاره مفهومي زمان درآثار محمود دولت آبادي و يوسف ادريس
عنوان به زبان ديگر :
A Comparative Study of Time Metaphor in Mahmoud Dolatabadi and Yusuf Idris’ Novels
پديد آورندگان :
غلامعلي زاده، مهران دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات عربي، تهران، ايران , محمدرضايي، عليرضا دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات عربي، تهران، ايران , فتحي دهكردي، صادق دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات عربي، تهران، ايران
كليدواژه :
استعارههاي مفهومي , استعارههاي مفهوميِ , هستيشناختي , زمان , محمود دولت آبادي , يوسف ادريس
چكيده فارسي :
زبانشناسان بر آن اند تا براي بسياري از پژوهشهاي ذوقي، معياري علمي و عيني به دست دهند. يكي از نظريههايي كه در پژوهشهاي ادبي نمود يافته، نظرية استعارههاي مفهومي جورج ليكاف و مارك جانسون (Lakoff & Johnson, 2018) است. هدف اين پژوهش بررسي تطبيقي مفهوم انتزاعيِ زمان، در سه جلد نخست رمان كليدرِ محمود دولت آبادي (Dolatabadi, 1995) و چهار رمان (البيضاء، العسكري الأسود، الحرام و العيب) يوسف ادريس (Idris, 1987; Idris, 1987; Idris, 2000; Idris, 2004) است تا از اين رهگذر به اين پرسش پاسخ دهد كه انواع نگاشتها براي استعاره مفهوميِ زمان، با توجه به تفاوتهاي فرهنگي و فكري در آثار محمود دولت آبادي و يوسف ادريس كدام است و دربردارندة چه پيامي هستند. روش پژوهش، به صورت تطبيقي و گردآوري دادهها است كه در تطبيق و تحليل دادهها بر مبناي مكتب آمريكايي پيش رفتهاست. مفهوم انتزاعي زمان در آثار دو اديب، در پنج حوزۀ مبدأ شيء، مكان، ظرف، انسان و غذا تصويرسازي شدهاست و حوزههاي شيء و مكان بيشترين فراواني را نسبت به ديگر حوزهها دارند كه بيانگر تمايل به بصريسازي مفهوم انتزاعيِ زمان در قالب شيء و مكان در آثار دو اديب است. در حوزۀ مبدأ شيء، مفهوم زمان در نمونههاي فارسي نسبت به عربي، در قالبهاي متنوعتري صورت گرفته كه بر تنوع تصويرگرايي و انعطاف بيشتر ذهن فارسي زبانان اشاره دارد. با توجه به مدل حركتي رَي (Ray, 1991) براي زمان (خطي، دايرهاي، مارپيچي) در نمونههاي فارسي شاهد حركت خطي و در نمونههاي عربي شاهد حركت مدوّر براي زمان هستيم كه نوع حركتها كاملا برگرفته از بافت اجتماعي و شرايط زندگي نويسنده يا شخصيتهاي داستان است. با توجه به ديدگاه ليكاف و جانسون (Lakoff & Johnson, 2018) پيرامون دو مبناي تجربۀ محيطي و تجربۀ بدني از مباني تشكيل دهندۀ استعارههاي مفهومي، فراوانيها و جامعۀ آماري بهدستآمده، گوياي اين است كه در آثار دو اديب مفهومسازيِ صورت گرفته براي مفهوم انتزاعيِ زمان، بيشتر بر اساس مبناي تجربيِ متأثر از محيط پيرامون است.
چكيده لاتين :
Contemporary linguistics always seeks to present new theories to regulate studies systematically and objectively. After the emergence of cognitive semantics, many researchers and linguists started to write about it. One of the theories of cognitive semantics in literary studies is George Lakoff and Mark Johnson's conceptual metaphors theory. Metaphors, we live by described conceptual theory of metaphor or conceptual metaphor in detail in their first joint book.
Regarding their theory, Lakoff and Johnson believe that one conceptual domain is understood based on another conceptual domain in conceptual metaphor. Since metaphor creates an implicit similarity between two domains or two conceptual domains, the term mapping can illustrate the connection between the two dominions. This term matches the characteristics of two cognitive domains close to each other in the form of metaphors. Conceptual metaphor is, in fact, the process of understanding and experiencing dominion (a), which takes place with the help of phenomena and terms related to dominion (b).