شناسايي مؤلفه هاي سازمان معنويت گرا در دانشگاه در راستاي توسعه منابع انساني جهت ارائه مدل مطلوب (رويكرد آميخته)

Identification of spirituality-based organization components at the university in line with the development of human resources to provide a desirable model (Mixed Approach)

با وجودي كه تحقيقات نشان داده است معنويت در سازمان باعث توسعه منابع انساني مي­شود، اما پژوهشي كه به مدل­ يابي مؤلفه ­هاي سازمان معنويت­ گرا در دانشگاه در راستاي توسعه منابع انساني پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: هدف شناسايي مؤلفه­ هاي سازمان معنويت ­گرا در دانشگاه در راستاي توسعه منابع انساني جهت ارائه مدل مطلوب (رويكرد آميخته) بود. روش: روش پژوهش برحسب هدف، بنيادي - كاربردي؛ برحسب نوع داده، آميخته از نوع اكتشافي بود. مشاركت ­كنندگان بخش كيفي متخصصان دانشگاهي بودند كه به روش نمونه ­گيري هدفمند و به كارگيري معيار اشباع نظري با 23 نفر مصاحبه شد و در بخش كمي 260 نفر از اساتيد دانشگاه­ هاي خراسان شمالي به ­عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش گردآوري داده‌ها در بخش كيفي، مصاحبه نيمه ساختار‌يافته و در بخش كمي، پرسشنامه محقق ساخته بود. تحليل داده‌ها در بخش كيفي، به روش تحليل محتوا (كراسول، 2011) انجام شد و در بخش كمي از روش ­هاي آمار استنباطي (آزمون تي تك نمونه ­اي و تحليل عاملي تأييدي) استفاده شد. يافته­ ها: مؤلفه ­هاي سازمان معنويت­ گرا در دانشگاه­ هاي خراسان شمالي شايستگي، سازگاري، خودآگاهي، هدفمندي، خودباوري و معنويت شناسايي شدند. نتايج حاصل از تحليل عاملي تأييدي نشان داد كه تمامي بارهاي عاملي بالاتر از 0/5 است و مدل در سطح اطمينان (99) درصد معنادار است و برازش مدل با مقدار 2/36 مورد تأييد قرار گرفت. نتيجه‌گيري: يافته ­ها نشان مي ­دهند كه هر يك از مؤلفه ­هاي شايستگي، سازگاري، خودآگاهي، هدفمندي، خودباوري و معنويت در دانشگاهي با محيطي معنوي، مي‌تواند افراد را در راستاي توسعه منابع انساني ياري دهد.

Although research has shown that spirituality in the organization leads to the development of human resources, research that looks at the modeling of components of the spiritualist organization in the university to develop human resources has been neglected. Aims: The present study Aimed at identifying Spirituality-Based Organization Components at the University in Line with the Development of Human Resources to Provide a Desirable Model (Mixed Approach) Methods: This is an applied study in terms of purpose, and it is also an explorative study in terms of data type. The participants in the qualitative section were the academic experts of whom 23 people were interviewed through purposive sampling and application of theoretical saturation criterion. In the quantitative section, 260 professors at universities in North Khorasan Province were selected as the sample. The analysis of the data in the qualitative section was carried out through content analysis(Creswell,2011), and the inferential statistics methods (one-sample t-test and confirmatory factor analysis) were used in the quantitative section. Results: The components of spirituality-based organization in North Khorasan universities Identified were competence, compatibility, self-awareness, purposefulness, self-belief and spirituality. The results of confirmatory factor analysis showed that all factor loads were higher than 0.5 and the model was significant at (99%) confidence level and the fit of the model with a value of 2.36 was confirmed. Conclusion: Findings showed that each of the components of competence, adaptability, self-awareness, purposefulness, self-belief and spirituality at the University with spiritual environment, could help people to develop human resources.