شماره ركورد :
1287164
عنوان مقاله :
مردمي سازي غربي و انقلابي؛ دو روح متفاوت
عنوان به زبان ديگر :
No Title
پديد آورندگان :
چيت سازيان، عليرضا دانشگاه امام صادق عليه السلام - دانشكده مديريت
تعداد صفحه :
10
از صفحه :
49
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
58
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
مفهوم نهاد اجتماعي , مردمي سازي غربي , مردمي سازي انقلابي , نهادهاي مردمي , ايران
چكيده فارسي :
در واقعيت ا گر به دنبال ساخت نهادهاي اجتماعي باشيم - به تعبير جامعه شناسي- ، آن ارگانها، مؤلفه ها و اجزاي اصلي هستند كه نيازهاي بشر را تأمين ميكنند مثل مدرسه، نهادهاي ديني (مسجد و كليسا)، ارتش، نهادي كه متولي بهداشت جامعه بوده است و در هر دوره اي اسمي داشته است از شفاخانه بگيريد تا بيمارستان و در آنطرف هاسپيتال. ا گر اين ها را به عنوان نهادهاي عمومي در نظر بگيريم كه متكفل رفع نيازهاي بشر است به نوعي ميشود گفت كه اداره و حكمراني اين نهادها در طول تاريخ ما - بهنوعي در همين صدسال دويست سال اخير را ا گر در ن ظر بگيرم- سه الگو و سه لايه داشته است. مي توان گفت كه بعد از زمان صفويه كه يك دولت مقتدر بوده است، كم كم اقتدار دولت كم ميشود و اتفاقي كه ميافتد اين است كه مردم براي رفع نيازهاي خودشان بهنوعي الگوهاي اصيل تمدني خودشان را به كار ميگيرند، خلاقيت هم به وجود ميآورند و بهنوعي مردم خودشان سعي ميكنند كه نيازهايشان را مرتفع كنند. همينطور كه آقاي دكتر فرمودند در خيلي از عرصه ها مثلاً در عرصه تعليم و تربيت چه آموزش عالي، چه بحث آموزش ابتدايي كه در آن زمان مكتب خانه آموزش ابتدايي بوده و آموزش عالي حوزه هاي علميه بودند اين كاملاً يك موضوع و نهاد مردمي بوده است يعني تأمين مالي از طريق وقف و خانواده انجام ميشده است. يا مثلاً در حوزه شفاخانه ها، در حوزه بحث ارتش، ما اصلاً سيستم متمركز نمي بينيم. الگوهاي اداره نهادهاي عمومي، الگوهاي تأمين نيازهاي عمومي تماماً الگوهاي مردمي است و اين به دليل تفكر و فلسفه حا كم بر قاجاريه نبوده است. اين به سبب عدم توانايي قاجاريه در نهادسازي و اقتدارگرايي مركزي است. يعني برعكس صفويه كه اين اقتدار محكم را داشتند، اما قاجار چنين اقتداري نداشت و به همين دليل الگوي حضور مردم خيلي پررنگ است.
چكيده لاتين :
No abstract
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
حكمراني متعالي
فايل PDF :
8682649
لينک به اين مدرک :
بازگشت