عنوان مقاله :
اثربخشي زوجدرماني هيجانمدار بر تمايزيافتگي و تنظيم هيجان زنان آسيبديده از بيوفايي زناشويي
عنوان به زبان ديگر :
The effectiveness of emotionally-focused couple therapy on differentiation and emotion regulation of women affected by marital infidelity
پديد آورندگان :
عسگري، آسيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان - دانشكده علوم انساني - گروه روانشناسي، گرگان، ايران , عزيزي ضيابري، ليلاسادات دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان - دانشكده علوم پزشكي - گروه پرستاري، گرگان، ايران , اسدي، جوانشير دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان - دانشكده علوم انساني - گروه روانشناسي، گرگان، ايران , حسينائي، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد آزادشهر - دانشكده علوم انساني- گروه روانشناسي و علوم تربيتي، آزادشهر، ايران
كليدواژه :
زوج درماني هيجان مدار , تمايزيافتگي , تنظيم هيجان
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي زوجدرماني هيجانمدار بر تمايزيافتگي و تنظيم هيجان زنان آسيبديده از بيوفايي زناشويي انجام شد. روش پژوهش، نيمهآزمايشي از نوع پيشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهي آماري شامل كليهي زنان آسيبديده از بيوفايي زناشويي مراجعهكننده به مراكز مشاورهي شهر گرگان در 9 ماههي اول سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (15نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمايش، زوجدرماني هيجانمدار را در 12 جلسهي 90 دقيقهاي دوبار در هفته دريافت كرد و گروه گواه هيچ مداخلهاي دريافت نكرد. ابزارهاي پژوهش پرسشنامههاي تمايزيافتگي خود (DSI) اسكورون و فريد لندر (1998) و تنظيم شناختي هيجان (CERQ) گارنفسكي و همكاران (2002) بود. دادهها با روش تحليل كوواريانس چند متغيري (MANCOVA) و آزمون تعقيبي بنفروني با استفاده از نرم افزار 16-SPSS در سطح معناداري 05/0 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها نشان داد كه زوجدرماني هيجانمدار بر تمايزيافتگي (48/28=F ، 001/0>P) و تنظيم هيجان (39/21=F، 001/0>P) تأثير معناداري دارد. با توجه به نتايج ميتوان بيان نمود كه زوجدرماني هيجانمدار ميتواند بهعنوان يك مداخلهي مؤثر بهمنظور بهبود تمايزيافتگي و تنظيم هيجان در زنان آسيبديده از بيوفايي زناشويي مورد استفاده قرار گيرد.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to determine the effectiveness of emotionally-focused couple therapy (EFCT) on differentiation and emotion regulation of women affected by marital infidelity. The method of the study was semi-experimental with pre-test and post-test with a control group. The statistical population included all women affected by marital infidelity who were referred to counseling centers in Gorgan in the first 9 months of 1399. Using the purposive sampling method, 30 people were selected and randomly divided into experimental (15 people) and control (15 people) groups. The experimental group received emotionally-focused couple therapy in 12 sessions of 90 minutes twice a week and The control group did not receive any intervention. The research instruments were the Differentiation of Self Inventory (DSI) of Scorron and Fried Lander (1998), and the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) of Garnfsky et al (2002). Data were analyzed by multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Beferroni post hoc test using SPSS-16 software at a significance level of 0.05. Findings showed that EFCT had a significant effect on differentiation (F=28/48, P<0.001) and emotion regulation (F=21/39, P<0.001). According to the results, it can be stated that emotionally-focused couple therapy can be used as an effective intervention to improve differentiation and emotion regulation in women affected by marital infidelity.
عنوان نشريه :
رويش روان شناسي