شماره ركورد :
1288050
عنوان مقاله :
كاركرد تربيتي اسطورۀ فريدون و ضحاك بر مبناي تئوري انتخاب گلاسر
پديد آورندگان :
اميني ، آناهيتا دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - گروه زبان و ادبيات فارسي , سرامي ، قدمعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك - دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
59
تا صفحه :
84
كليدواژه :
تئوري انتخاب , دنياي مطلوب , نياز , قدرت , فريدون , ضحاك
چكيده فارسي :
اين پژوهش بر آن است تا با روش تحليلي-توصيفي با تكيه بر كاركرد تربيتي اسطوره‌ها و تئوري انتخاب ويليام گلاسر پس از روشن داشتن ارتباط نياز‌‌هاي اساسي انسان با فرآيند تكوين اسطوره‌ها، الگوي رفتاري دو شخصيت برجسته داستان فريدون و ضحاك را بر مبناي تئوري انتخاب گلاسر تبيين نمايد. معيار دنياي واقعي و دنياي مطلوب در چهارچوب انديشه‌هاي ايران باستان و ويژگي‌هاي حماسه است كه قصه‌گو مي‌تواند در آغاز يا در ميان داستان براي مخاطب به زبان ساده باز‌گو كند. از اين منظر ضحاك الگوي شخصيت‌هايي است كه براي ايجاد توازن بين تصاوير دنياي مطلوب و آنچه ادراك مي‌كنند، رفتار نامؤثر و غيرمسئولانه دارند. پذيرفتن انجام قتل پدر و سپس تن‌پروري و خودستاييِ ضحاك نتيجه چيرگي دو چرخ عقب، احساس و فيزيولوژي، در ماشين رفتار است. از اين رو همواره پيام ناكامي دريافت كرده و چرخۀ رفتار او براي تأمين نياز قدرت ادامه مي‌يابد. همچنين از داشتن يك رابطه معني‌دار و عاطفي محروم مي‌باشد. فريدون الگوي شخصيت‌هايي است كه پس از دريافت پيام ناكامي (‌فقدان پدر) ضمن حفظ رابطه معني‌دار و عاطفي با اطرافيان براي تأمين نياز قدرت با ياري ديگران رفتار مسئولانه و مؤثرتري دارند. رفتار آنها حاصل چيرگي دو چرخ جلو، فكر و عمل، بر دو مؤلفه ديگر است؛ البته در آغاز، پاسخ او به ناكامي طبق يك فرايند فيزيولوژيك خشم و اندوه است. مقايسه و تقابل دنياي ادراكي، دنياي مطلوب و انتخاب رفتار اين دو با در نظر داشتن چهار قلمرو شناختي، بين فردي، شخصي و عاطفي قصه‌ها قابليت نقش تربيتي اين داستان را تبيين مي‌نمايد.
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)
لينک به اين مدرک :
بازگشت