بررسي رابطه هوش فرهنگي و انگيزش تحصيلي در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي زاهدان درسال 1396

The Relationship between Cultural Intelligence and Academic Motivation in Collegians of Zahedan University of Medical Sciences in 2018

مقدمه: بسياري از دانشجويان براي ادامه تحصيل مجبور زندگي در شهر با فرهنگ متفاوت هستند بنابراين هوش فرهنگي به منزله حلقه اتصالي است كه ميتواند درمحيط متنوع، انسجام و هماهنگي ايجاد كند.عدم آمادگي دانشجويان براي تعامل و سازگاري با افراد فرهنگ جديد مي تواند بر عملكرد تحصيلي آنها تاثير بگذارد. هدف از انجام اين پژوهش بررسي رابطه هوش فرهنگي با انگيزش تحصيلي در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي زاهدان در سال تحصيلي1397- 1396 مي باشد. روش كار: پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. تعداد 418 نفر از دانشجويان به شيوه ي نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. از پرسش نامه استاندارد هوش فرهنگي كه توسط آنگ و همكاران (2004) طراحي شده است و در اين تحقيق پايايي پرسشنامه 0/91بدست آمده است. همچنين از پرسشنامه استاندارد انگيزش تحصيلي هارتر(1980) استفاده گرديد، ضريب آلفاي كرونباخ در اين پژوهش 0/89 بدست آمد. دادهاي جمع آوري شده در نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزيه و تحليل شد. يافته ها: نتايج نشان داد بين هوش فرهنگي و انگيزش تحصيلي ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/001 ) . آزمون AVONA نشان داد كه اختلاف معناداري بين هوش فرهنگي دانشجويان به تفكيك رشته و همچنين اختلاف معنادار در انگيزش تحصيلي به تفكيك دانشكده ها وجود دارد(P<0/001 ). همچنين بين هوش فرهنگي و جنسيت ، بومي بودن و خوابگاهي بودن رابطه معناداري وجود نداشت(P>0.05). نتيجه گيري:نتايج تحقيق نشان داد كه برخورداري از سطح بالايي از هوش فرهنگي پيش بيني قابل توجهي براي انگيزش تحصيلي و يادگيري افراد به شمار مي آيد.اين نتايج ميتواند به مسئولين حوزه آموزش كمك نمايد تا با طراحي برنامه هاي مداخله اي تربيتي در ارتقا و يا حفظ انگيزش دانشجويان به ويژه دانشجويان غير بومي و خوابگاهي در طول تحصيل اقدامات مؤثري را انجام دهند.

Introduction: Considering the continuing education of many students in a city with a new culture and the impact of interaction with the new culture on their academic performance,the aim of this study was to investigate the relationship between cultural intelligence and academic motivation in students of Zahedan University of Medical Sciences in the academic year 2017- 2018. Methods: This is a descriptive- correlation study that 418 collegians were selected by stratified random sampling method. Two standard questionnaire were used. The first was a standard Cultural Intelligence Questionnaire (20 items) designed by Ang et al.(2004) that was used to answer the questionnaire based on the Likert scale of seven options. The second questionnaire was the Harter's Educational Motivation Questionnaire (1980), which includes 33 items based on the Likert scale of five options. The SPSS was used to analyze the data. The significance level was considered 0.05. Results: The findings showed that there is a positive and significant relationship between cultural intelligence and academic motivation (PV <0/001). In other words, collegians with high cultural intelligence have more ability to intercultural interactions and therefore have higher academic motivation. The AVONA test showed that there is a significant difference between students' cultural intelligence in terms of the discipline and also a significant difference in the academic motivation of the faculties (P <0.001). Also, there was no significant relationship between cultural intelligence and gender, and being native or dormitory residence (pv> 0.05). Conclusion: The results of the research showed that having high level of cultural intelligence is a significant predictor of academic motivation and learning of individuals. These results could assist the education authorities and in-charges programs to promote or sustain the motivation of students by designing and implementing educational–interventional plans especially for non-native and dormitory students to take effective measures throughout their school years and academic lives.