پديد آورندگان :
افراخته، سقا دانشگاه آزاد اسلامي واحد سمنان - گروه روانشناسي تربيتي , اسدزاده، حسن دانشگاه علامه طباطبائي تهران - دانشكدۀ روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي تربيتي , كرمي، ابوالفضل دانشگاه علامه طباطبائي تهران - دانشكدۀ روانشناسي و علوم تربيتي
كليدواژه :
الگوي جامع , برنامه درسي , نظريه يادگيري مغز محور , آموزش هاي سازماني , علوم اعصاب تربيتي
چكيده فارسي :
مقدمه : از دهه1990 مطالعات مرتبط با طراحي برنامه درسي براساس توانمندي هاي مغزآغازشد. توسعه مطالعات صورت گرفته در سال هاي اخير نشان از اثربخشي طراحي برنامه درسي مبتني برنظريه هاي يادگيري مغز محور در آموزش ها به ويژه سازماني دارد. بنابراين پژوهش حاضر با هدف بهبود فرآيندهاي آموزش سازماني با طرا حي الگوي جامع برنامه درسي مبتني بر نظريه يادگيري مغز محور تدوين شده است.
روش ها: روش پژوهش در اين تحقيق، توسعه اي مبتني بر روش نظريه اي(مولفه ها و ساختار) است كه يكي ازروش هاي 17 گانه پژوهش در حوزه برنامه درسي مي باشد، نوع پژوهش كاربردي و از نظر جمع آوري و تحليل اطلاعات تركيبي(كيفي و كمي) است. جامعه تحقيق، كليه كارشناسان موضوعي- تخصصي(برنامه ريزان درسي) و مربيان، اساتيد دانشگاه امام حسين(ع)، دانشكده هاي وابسته و دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد سمنان(دانشكده علوم انساني)مي باشند. در بخش كيفي از نظرات 50 نفر از صاحبنظران و كارشناسان برنامه درسي و روان شناسان آشنا به نظريه هاي يادگيري مغز محور(تااشباع كامل) براساس نمونه گيري هدفمند استفاده شده است. در بخش كمي، جهت ساخت و تدوين عناصر برنامه درسي پرسشنامه محقق ساخته با ضريب پايايي 0/96 طراحي و در نمونه 120 نفري از دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري روان شناسي با گرايش ها ي تربيتي، عمومي و باليني(60نفر) ومديريت با گرايش هاي برنامه ريزي درسي، بازرگاني وكسب و كار(60نفر)با روش نمونه گيري تصادفي ساده توزيع شد. تحقيق در در نيسمال دوم تحصيلي 97-96 انجام شده است.
يافته ها : نتايج حاصل از تحليل عاملي تاييدي(مدل يابي معادلات ساختاري) نشان داده است كه الگوي جامع برنامه درسي مغز محور در آموزش هاي سازماني داراي 5پايه(اركان اعم از مباني، نظريه ها، رويكردها، فراديدگاه ها، الگوي سازنده گرايي) ، ده عنصراساسي(تعيين ويژگي هاي فراگيران،محتوي، فعاليت‌هاي يادگيري ،اهداف آموزشي، راهبردهاي تدريس،منابع و ابزار يادگيري، فضا و مكان، گروه‌بندي،زمان و روش‌هاي ارزشيابي آموزشي) و 88 ويژگي است. ويژگي‌هاي الگوي برنامه‌درسي با عناصر مرتبط ؛ تدوين، پياده‌سازي و استقرار آن را در نظام آموزش سازماني امكان‌پذير نموده است. همچنين، يافته ها نشان مي‌دهد كه همه ضرايب مدل با سطح اطمينان بيش از 99 درصد به معناداري آماري رسيده‌اند. راهبردهاي تدريس با ضريب مسير0.85بيشترين تبيين را نسبت به برنامه درسي دارد.
نتيجه گيري : براساس يافته هاي حاصل از تحليل كيفي و كمي ، برنامه درسي مبتني برنظريه يادگيري مغز محوردرآموزش هاي سازماني با ده عنصر قابل طراحي و تدوين است كه جهت اثربخش نمودن آن در آموزش هاي سازماني لحاظ نمودن 88 ويژگي در طراحي، توليد، اجرا وارزشيابي از ضرورت هاي اساسي است.
چكيده لاتين :
Introduction: Curriculum design studies based on brain capabilities began in the
1990s. The development of studies conducted in recent years shows the effectiveness
of curriculum design based on brain-based learning theories in education, especially
organizational training. Thus, the present research has been designed with the purpose
of reforming organizational learning processes through the design of a comprehensive
curriculum pattern based on Brain Learning Theory.
Methods: The method of this research was developmental based on theoretical
method (Theoretical Inquiry: Components and Structure). It is one of the 17 research
methods in the field of curriculum. The type of research is practical, and data
collecting and analysis was qualitative and quantitive. Research population includes
professors, students, and experts (curriculum planners). In the qualitative section, the
opinions of 50 experts familiar with the curriculum and psychologists familiar with
brain-based learning theorier were used. In the quantitive section, a researcher-made
questionnaire, with a 0.96 coefficient, was distributed among 120 students of
postgraduate students (MA and Ph.D) in educational, general and clinical psychology
and curriculum, commercial and business management selected by an available
sampling method to build and formulate curriculum elements.
Results: The results of the confirmatory factor analysis (structural equation modeling)
indicated that the integrated model of the brain-centered curriculum in the
organizational training includes five bases (such as fundamentals, theories,
approaches, post views and constructivist pattern), ten essential elements (determining
the characteristics of learners, content, learning activities, learning objectives,
teaching strategies, resources and learning tools, setting, grouping, time and methods
of educational evaluation) and 88 features. The features of the curriculum pattern with
related elements have made it possible to formulate, implement, and deploy it in the
organizational training system. The findings of this study indicated that all
coefficients of the model with a confidence level of more than 99% had been
statistically significant. Also, teaching strategies with path coefficient of 0.85 had the
most explanation than the curriculum.
Conclusion: Based on the findings of qualitative and quantitative analysis, a
curriculum based on the theory of brain-based learning in organizational training can
be designed and developed with ten elements (determining the characteristics of
learners, content, learning activities, learning objectives, teaching strategies, resources
and learning tools, setting, grouping, time and methods of educational evaluation). To
make the effective curriculum in organizational training, it is necessary to include 88
features in the design, production, implementation and evaluation .
