كليدواژه :
نواحي جنوب درياي مازندران , سنت زرتشتي , اوستا , متون فارسي ميانه زرتشتي , گيلان , مازندران، ورنه , ورنه
چكيده فارسي :
يكي از تصوّرات رايج در تحقيقات علمي دو سده اخير آن است كه سرزمين جنوب درياي مازندران در سنت زرتشتي، مأواي ديوان و دروجان بوده. اين تصوّر در برخي از وقايع تاريخي همچون چيرگي اريهها بر مردمان بومي و جدال دين زرتشتي با دين بومي آن سرزمين ريشه دارد. تحقيق حاضر به شكلگيري و تحول اين تصوير ميپردازد، عوامل پديدآورنده آن را بررسي ميكند و براي سنجش اعتبار آن، توصيف اين مناطق را در سنت زرتشتي بازمينماياند. اين تحقيق نشان ميدهد كه در متون زرتشتي، گيلان و مازندران نه جايگاه ديوان، بلكه مأمن دين كهن و پناهگاه ايرانيان تصوّر شده است. ديدگاه منفي درباره اين نواحي، پديدهاي جديد در تحقيقات ايرانشناسي است و بنيادي در سنت زرتشتي ندارد.