عنوان مقاله :
رويكرد فارماكوژنوميك در درمان ديابت نوع 2
پديد آورندگان :
سرهنگي ، نگار دانشگاه علوم پزشكي تهران - پژوهشكده علوم باليني غدد و متابوليسم - مركز تحقيقات پزشكي فردي , رهبر ، فاطمه دانشگاه علوم پزشكي تهران - پژوهشكده علوم باليني غدد و متابوليسم - مركز تحقيقات پزشكي فردي , حسن زاد ، ماندانا دانشگاه علوم پزشكي تهران - پژوهشكده علوم باليني غدد و متابوليسم, مركز تحقيقات ژنوميك پزشكي - مركز تحقيقات پزشكي فردي
كليدواژه :
ديابت نوع 2 , فارماكوژنوميك , پزشكي فردمحور
چكيده فارسي :
هدف: ديابت نوع 2 (T2D) يك اختلال مزمن در نتيجه تعامل عوامل ژنتيكي و محيطي است كه باعث افزايش قند خون ميشود. دستورالعملهاي مبتني بر شواهد براي مديريت ديابت عمدتاً بر اساس تغيير سبك زندگي، كنترل عوامل خطر و مديريت سطح گلوكز خون ميباشد. اگرچه در طول زمان داروهاي ضد قند خون بسياري ايجاد شدهاند، اما درمان ديابت نوع 2 بايد بر اساس مشخصات فردي هر بيمار باشد. مطالعه مروري حاضر، بررسي تغييرات ژنتيكي كه ممكن است مسئول يك پاسخ درماني رايج در ديابت باشد را مورد هدف قرار ميدهد. مواد و روشها: درمان ديابت نوع 2 از ديدگاه رويكرد فارماكوژنوميك با جستوجوي مطالعات مرتبط در پايگاههاي اطلاعاتي مانند PubMed، Scopus، Web of Sciences و Scholar مورد بحث قرار گرفته است. يافتهها: از بين داروهاي مورد استفاده در درمان ديابت نوع ۲، ارتباط شش دارو از جمله متفورمين، سولفونيل اوره، مگليتنيد، مهاركنندههاي DPP4، مهاركنندههاي SGLT2 و Thiazolidinedione rsquo;s با ژنهاي شايع موثر در پاسخدهي اين داروها معرفي گرديد. نتيجهگيري: مطالعات فارماكوژنوميك نقش تغييرات ژنومي افراد در اثربخشي و ايجاد سميت دارويي را بررسي ميكند. كشف عوامل تعيينكننده ژنتيكي كه ميتوانند پاسخ گلايسمي را تعديل كنند، ممكن است راهي نوين براي مكانيسم درمان ديابت نوع 2 را فراهم كند و در نهايت توسعه درمان فردمحور را پيش ببرد. تشخيص زودهنگام و روند درماني مناسب نيز ميتواند شدت ديابت و عوارض مرتبط با آن را كاهش دهد.