عنوان مقاله :
روش شناسي شرق شناسان آلماني زبان در بررسي ادبيات عرفاني فارسي (مطالعة موردي هلموت ريتر و فريتس ماير)
پديد آورندگان :
شريفي ، آزاده دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
شرق شناسي , ريتر , ماير , بافت , عرفان , متن
چكيده فارسي :
در شرقشناسي آلمانيزبان دو سنت اصلي وجود دارد: رمانتيك و فيلولوژيك. سنت رمانتيك، شرق را بهعنوان ديگريِ متمايز، غيرعقلاني و واجد كشف و شهود معرفي ميكند كه مبتني بر معرفي و ترجمة آثار است؛ بر پژوهشهاي عميق استوار نيست و بيشتر در گسترش ترجمة متون شرقي به زبان آلماني مؤثر بوده است. سنت فيلولوژيك متمايزكنندة شرقشناسي آلمان و متمركز بر فهرستبرداري، تصحيح نسخ خطي و تحقيق در متون است. در شرقشناسي آلمانيزبان، از قرن هجده تاكنون، غلبه با سنت فيلولوژيك است. حلقة واپسين شرقشناسان آلماني، شامل هلموت ريتر، فريتس ماير و آنهماري شيمل نمودي از تلفيق دو سنت و تكامل آن در ساية مفهوم «بافت» است. در آثار ايشان به عناصر بيروني و شرايط شكلگيري متن به اندازة بافت دروني و مؤلفههاي زباني و بلاغي توجه ميشود. مؤلفۀ كليدي اين جريان مفهوم «متن» است. در اينجا، روند پژوهشهاي ريتر و ماير بررسي و روش خاص آنها در مواجهه با متون عرفاني نشان داده شده است. ويژگيهاي اصلي آثار ايشان عبارت است از: دستهبندي متون و پيدا كردن متون مادر، پيدا كردن شبكۀ متون (براساس تكوين نسخههاي خطي) و تصحيح متون اصلي براساس معتبرترين نسخهها، ترجمة متون به آلماني، اولويت دادن به نثر، مأخذشناسي و بافتسازي. روش حلقه طلايي شرقشناسي آلمانيزبان ميتواند در فهم متن، شبكهسازي و ژانرشناسي عرفان فارسيزبان مؤثر باشد. اين شرق شناسان عرفان و تصوف را جرياني برآمده از متن اسلام مي دانند و آن را بهعنوان پديدهاي تاريخي، فرهنگي و متنبنياد ميشناسند نه جرياني رمانتيك يا روشنگرانه.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني