عنوان مقاله :
نقش منطق تأويل در تقرير مسئله «امامت» نزد صدرالدين شيرازي
پديد آورندگان :
هاشم پور ، آيسودا دانشگاه اصفهان , حقيقت ، لاله دانشگاه شيراز - گروه فلسفه و كلام
كليدواژه :
انسان كامل , امامت , منطق تأويل , علم و عمل اشتدادي , صدرالدين شيرازي
چكيده فارسي :
منطق تأويل در مباحث هستيشناسانه حكمت متعاليه حاكي از امكان كشف لايههاي ژرف حقيقت و بيان مختصاتش، و منوط به تقرير نسبت انسان با هستي و حقيقت است. برآيند اين منطق، كه بر موازنه تام مراتب انسان، قرآن و عالم با هم تأكيد دارد، رسميت درجات متعدد وجودي است و نظريه «علم و عمل اشتدادي» نيز محصول چنين نگرشي است. ترسيم ابعاد اين نظريه مستلزم مطرحكردن برخي مطالب وجودشناسانه درباره انساني است كه در شديدترين مرتبه وجودي قرار گرفته است و شديدترين درجه علم و عمل را دارد. از اينرو، پيوند منطق تأويل با آموزه انسان كامل و اصل امامت در حكمت متعاليه، يكي از لوازم أهم منطق تأويل است. هدف اين مقاله تبيين استدلالي جايگاه امام به عنوان انسان كامل در نظام هستي بر اساس نظريه مذكور است. به نظر ميرسد صدرالدين شيرازي مسائل مربوط به امامت را با اهتمام به حقانيت منطق تأويل و نظريه علم و عمل اشتدادي مطرح كرده باشد؛ چراكه جامعيت، جايگاه و مقام، لزوم وجود و شناخت امام از اموري است كه با تفطن به مختصات اين نظريه اثباتپذير است، و علاوه بر آن، دالّ بر همسويي سخنان صدراي شيرازي با آموزههاي تشيع در باب تداوم امامت است.